✅ یاد، نام و راه امام خمینی(ره) پاینده باد
#⃣ روز حزن انگیز 14 خرداد، سالروز رحلت جانگداز حضرت امام خميني (ره) بنيان گذار نظام جمهوري اسلامي ايران را در پیش داریم و جهت گرامي داشت چنين روزی، به حکم آيه " واذکروا نعمت الله عليکم "، شايسته است نگاهي به شخصيت بي بديل آن پير روشن ضمير و زندگي حيات بخش وي داشته باشيم.
امام خميني داراي فضايل و مناقب فراواني بود که غير از انبيا و امامان معصوم (ع) معمولا ساير انسان ها در اين حد و اندازه داراي چنين ويژگي هايي نبوده و نيستند.
در ميان ويژگي هاي بارز آن يار سفر کرده مي توان به انسان سازي و تغيير جامعه غير اخلاقي به يک جامعه کاملا ديني و اخلاقي اشاره کرد.
کشور ايران به خاطر نزديکي به فرهنگ غرب، سال هاي زيادي در سيطره کامل غرب و کشورهاي استکباري قرار داشت و تمام تار و پود کشور ما را فرهنگ غربي فرا گرفته بود و در واقع تمام بدي ها و زشتي هاي چنين فرهنگي در کشور ما لانه کرده و حتي اسامي مغازه ها و فروشگاه هاي ما را به نام هاي غربي تغيير داده بود.
راديو و تلوزيون در تمام وقت مردم را به بي بندباري و هتاکي سوق مي داد، سينما و تآتر و کاباره براي انحراف اخلاقي جوانان از يکديگر مسابقه مي گذاشتند، مشروب فروشي هاي علني و قمارخانه هاي رسمي در تمام شهرها ديده مي شد، شهرهاي بزرگي چون تهران فاحشه خانه های رسمي و بزرگي به اندازه يک شهرک داشت و بي حجابي زنان و اختلاط آنان با مردان در سواحل دريا و مراسم هاي جشن و عروسي به يک امر معمول تبديل شده بود.
آزادي هاي فردي و اجتماعي از بين رفته و کسي توان هيچ گونه انتقاد و اعتراضي نداشت و کشور عزيز ما ايران به حياط خلوت آمريکا و اسرائيل و جولانگاه صهيونيست ها تبديل شده بود.
با پشتيباني دولت منحوس پهلوي، مسلک ساختگي"بهائيت " رواج يافته و حتي در دورترين روستاهاي کشور براي خود پيرو و مريد درست کرده بود. مرام هاي کمونيستي و سوسياليستي و انواع و اقسام ايسم هاي وارداتي با حمايت هاي پشت پرده حکومت، افکار و عقايد پاک جوانان را مورد نشانه رفته و بسياري از آنان را به کفر و الحاد کشانده بود.
ايران به يک کشور کاملا وابسته و بي اختيار و تحت اشغال فرهنگي استکبار آمريکا و متحدانش درآمده و سايه ياس و نا اميدي در سراسر کشور گسترش پيدا کرده بود.
اجازه هيچ گونه ابداع و اختراعي به کسي داده نمي شد و تمام درآمدهاي نفتي کشور صرف خريد اجناس توليدي کشورهاي غربي مي شد و بيماران سرمايه دار را براي درمان به اسرائيل مي بردند و داخل کشور را از پزشکان عمومي بنگلادشي و پاکستاني و هندي پٌر کرده بودند.
ديگر کسي اميد به اصلاح اين جامعه و تغيير روش و منش اخلاقي و رفتاري مردم و خود اتکايي و استقلال همه جانبه کشور نداشت و اصولا چيزهايي که از نظر ديني و مذهبي اعتبار و ارزش به حساب مي آمد همگي به استهزا و تمسخر گرفته مي شد.
مسجدها کم رونق و تنها برخي از سالمندان در آن ها حضور پيدا مي کردند و بسياري از مدارس ديني و وقفيات مذهبي غصب شده و تبديل به مدارس و اماکن دولتي شده بودند.
روحانيان دلسوز و متعهد منزوي و خانه نشين شده و قدرت مانور تبليغاتي و ارشادي نداشته و برخي از طلبه ها و روحانيان کم سواد از لباس روحانيت و زي طلبگي فاصله گرفته و حتي به دستگاه فاسد نزديک مي شدند تا از اين طريق امرار معاش نمايند.
نمي توان در اين جملات کوتاه اوضاع سياه و وحشت آور ايران پيش از انقلاب اسلامي را ترسيم کرد. ولي در ميان اين همه کوره راه ها و کجروي هاي گوناگون، افراد و يا بهتر بگويم افکاري در کشور ما بود که از چنين وضعیتي ناراضي و خواستار تغيير و تحول بودند.
پيشوايي چنين انديشه اي را يک روحاني بلند نظر و مرجعي جامعه شناس و مجتهدي پارسا و سيدي دلير و توانا به نام "حاج آقا روح الله موسوي خميني" بر عهده داشت، که بعدها به امام خميني معروف و مشهور گرديد.
امام خميني (ره) از آغاز جواني با اين اوضاع مخالف بود و آن موقعي که به مرجعيت رسيد آشکارا آن را محکوم و با تمام توان در برابرش ايستاد.
آن حضرت مبارزات خويش را از قم آغاز و در درجه اول طلاب و روحانيان را براي آگاهي مردم و ارشاد آنان آماده ساخت و سپس جهت اصلاح آداب و اخلاق مردم همت گماشت و سال هاي سال براي ارشاد و راهنمايي آنان تلاش کرد تا اين که نهضت 15 خرداد به وجود آمد و دستگاه ننگين پهلوي در اين نهضت بيش از 15 هزار نفر را در شهرهاي مختلف ايران به خاک و خون کشيد و امام خميني (ره) را از ايران اخراج و به ترکيه و پس از آن به عراق تبعيد کرد.
ولي امام خميني (ره) چون اعتقاد کامل به راه و روش خود داشت، به نهضتش ادامه داد و صحنه را روز بروز بر شاه و دستگاه فاسد حکومتي تنگ تر و سخت تر کرد تا اين که در 22 بهمن 1357 موفق به سرنگوني حکومت پادشاهي و تشکيل نظام اسلامي گرديد.