زید از اصحاب بی بدیل علی علیه السلام بود.
سفر عشق ( قسمت یازدهم )
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از زیارتگاهای که در کوفه باعث آرامش عُشّاق شیفتگان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام است مسجد زید بن صوحان است .
زيدبن صوحان عبدي، معروف به «زيد الخير»، از اصحاب خاص علي(عليه السلام)، اهل کوفه يا حجاز بود و در کوفه، مدائن و بصره سکونت داشت.
زيد در جنگ جمل و در ركاب اميرالمومنين علي عليه السلام به شهادت رسيد و در بصره به خاك سپرده شد.
از آثار به ياد ماندني و ارزشمند زيد، محراب و مسجدي کهن است که در جنوب غربي مسجد سهله (مسجدبني ظفر) در کوفه قرار دارد و از آن کوچک تر است. اين مسجد، در گذر زمان، گواه حوادث مختلف بوده و بارها مرمّت و بازسازي شده است.
پدرش: صوحان بن حجر بن... اسد بن ربیعه
برادرانش: صعصعه و سیحان! که هر دو نفر از اصحاب بزرگ امیرالمؤمنین بوده و سیحان نیز در جنگ جمل در رکاب آن حضرت شهید شد. زید، منسوب به قبیله «عبدالقیس» که شاخهای از قبیله بزرگ ربیعه است و در اصل «کوفی» بود او محدثی معتمد، ولی کم حدیث و شخصی با فضیلت و بزرگ قبیلهاش بود که شبها را به عبادت و روزها را روزه داشت. بسیار شجاع، خطیب و از زهاد و ابدال و اتقیاء و بزرگان شیعه به شمار میرفت.
در زمان پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مسلمان شد و لذا از صحابه و سپس از تابعین بود. روزی پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دربارهاش فرمود: «زید چه زیدی! مردی در میان این امت که عضوی از اعضاء بدنش قبل از او به بهشت خواهد رفت.» و بعد به «زید» نگاه کردند. این سخن پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جنگ جلولاء یا قادسیه تحقق پیدا کرد و دستش قطع شد. (بعضی گفتهاند که جنگ قادسیه یا نهاوند) علامه امینی (رحمةالله) این سخن پیغمبر را به طرق مختلفی بیان کرده است. بر طبق فرمایش آن حضرت، زید، به «زید خیر اجذم» معروف شد. [۱] بعد از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز از رؤسای تابعین و زهاد ایشان بود.
از نگاه سلمان فارسی
وی از نگاه سلمان فارسی (بزرگترین صحابه پیامبر) موقعیت و شخصیت خاصی داشته و مورد توجه بود. به نقل از تاریخ طبقات کبری در یکی از جنگهای صدر اسلام که سلمان فارسی فرمانده سپاه بود به زید گفت: «تو پیش رو، تا ما به تو اقتدا کنیم.» و زمانی که سلمان، امیر مدائن بود در روز جمعه بعد از نماز به او امر میکرد و میفرمود: «ای زید، برخیز و مردم را موعظه کن و برای آنها خطبه بخوان.»
شدت روزهداری مستمر و شبزنده داری زید، به گوش حضرت سلمان رسید، دنبال او فرستاد و دستور داد تا طعام آوردند و به زید فرمود: «از طعام بخور.» زید گفت: «من روزهام.» سلمان فرمود: «لا ینقص، او تنقص دینک، ان شرالسیر الحقحق؛ بخور این افطار برای دینداری تو ضرر ندارد زیرا بیتردید افراط در هر کاری بدترین شیوه است.»
و بعد فرمود: «بدان که چشم تو و بدن تو و همسرت، همه بر تو حقی دارند، پس بخور غذا را و بدان که این روش تو صحیح نیست. در عبادت باید اعتدال و میانه روی داشته باشی تا نفس از عبادت خسته نشود و آن فشار و زحمت زیادی را که بر خودت هموار میکردی ترک کن.» زید نیز چنین کرد.
بر گرفته شده از کتاب منتهی الامال و عتبات عالیات سازمان حج مالک رجبی دارابی حوزه علمیه ۲۵ مرداد ۹۸ التماس دعا