اکران کننده هستم
در عین حال مادر
یک کار سخت و مشکل
در عین حال دلبر
اکران کننده هستم
یک فرد صاف و ساده
یک کیسه فیلم دارم
یک کامیون اراده
اکران کنندگی هست
یک کار خوب و شیرین
ساده ست مثل رفتن
روی زمین پر مین
باید سیریش باشی
سیریش راه چاره ست
وقتی که کار اکران
لنگ دوتا اداره ست
در دوره ی گذشته
سیما که گل گلی بود
اصلا گمان نکن که
در شهر مشکلی بود
این دردها که دیدید
در فیلم های عمار
کلا دروغ بودند
یک مشت حرف بودار!
نه کارگر غمی داشت
نه بی عدالتی بود
پاداش نقد دولت
حلوای مسقطی بود
تولید بیست بود و
فرهنگ در حد صد
برجام هم که دیگر...
عه! هیس! ...حرف بد بد؟!!
هر سالنی دلت خواست
آماده بهر اکران
سانسور و کنسلی هم
که شایعه ست و بهتان
حالا به جز یکی دو
سه چار پن شش هفت
هشت نه ده... شمارش
از دست بنده در رفت
اصلا نبود ممنوع
پرواز در مناطق
با گوش آشنا بود
زیبا کلام صادق
بازیگران همه بیست!
استاد در سیاست
با قلقلی هم آواز
همگام با پت و مت
مادر نبود جاسوس
شاعر نبود مجرم
هرجا که قاتلی بود
هشتگ فیریست لازم
«منصور» حذف می شد
تا سورشان نپاشد
دنیا در «آن زمستان»
میخواست خواب باشد
القصه من همانم
اکران شد انتخابم
هرکس هرآنچه باشد
من پای انقلابم
✍ زهرا آراسته نیا
#طنز
https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c