قرار بود امسال سه تا خواهر با هم بریم کربلا ، دوتامون قبلا گذر داشتیم منتظر سومی بودیم که به دستمون رسید ولی یه دفعه اومدن یکی از خواهرا کنسل شد هر کاری هم کردیم نشد، یکی دو روز هم صبر کردیم بلکه حل بشه ولی نشد، امروز دیگه زنگ زدیم برا پنج شنبه بلیط بگیریم که نبود و موند برا جمعه...داشتم از خونه مامان بزرگ میومدم خیلی ناراحت بودم با خودم گفتم خدایا چرا نشد سفر یه روز هم عقب افتاد نمیشه یه راهی باز بشه؟؟؟ کی رو باید واسطه قرار میدادم که قبول میکردی؟بزرگتر از سه ساله ارباب🥺🥺😭😭 پس میگن رقیه امام حسین گره های بزرگ رو باز میکنه!!! به پنج دقیقه نرسید با مامان داشتم حرف میزدم که تلفن زنگ زد حوصله جواب دادن هم نداشتم دیدم دست بردار نیست رفتم جواب دادم خواهر بزرگه بود گف مژدگونی بده که برا ابجی هم جور شد من فقط تونستم اشک بریزم و زیر لب بگم گر دخترکی پیش پدر ناز کند گره کرب و بلای همه را باز کند💔‌❤️⁩ به قول شهید حسین معز غلامی کارتون گیر کرد ذکر الهی به رقیه بگید🥺🥺 @arbaeen40