تحلیل جامع زندگانی 65 ساله امام صادق علیه السلام
بخش پنجم :
1-روایت شده که امام صادق علیه السلام در حال نماز، به تلاوت قرآن مشغول بود که از حال عادى خارج شد، هنگامى که به هوش آمد علت این حال را از او پرسیدند، فرمود: «آیاتى از قرآن را آن قدر تکرار کردم که گویا آنها را به طور شفاهى از خداى متعال یا جبرئیل مىشنیدم.»( بحارالأنوار، ج 47، ص 58.)
2-ابان بن تغلب گفته است: «بر حضرت صادق علیه السلام وارد شدم در حالى که مشغول نماز بود، اذکار رکوع و سجده آن جناب را شمارش کردم، شصت مرتبه تسبیح گفت.»(همان، ج 47، ص 50.)
3-حمزة بن حمران و حسن بن زیاد گفتند: بر حضرت صادق علیه السلام وارد شدیم در حالى که با جمعیتى مشغول نماز عصر بود. ذکر«سبحان ربّى العظیم و بحمده»را 33 یا 34 مرتبه در رکوع و سجده تکرار کرد.(همان)
4- یحیى بن علاء گفته است: «امام صادق علیه السلام شب بیست و سوم ماه رمضان، سخت بیمار و بسترى بود. دستور داد بستر او را به مسجد رسول خدا صلى الله علیه و آله بردند و تا صبح مشغول عبادت بود.»(همان، ص53)
5-ابن تغلب گفته است: «در سفر، بین مدینه و مکه، در خدمت امام صادق علیه السلام بودم. هنگامى که به حرم رسید پیاده شد، غسل کرد، کفشهاى خود را به دست گرفت و با پاى برهنه داخل حرم شد.»(همان، ص54)
6-حفض بن بخترى از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود: دوران جوانى، در عبادت، بسیار جدّیّت مىکردم، پدرم فرمود: «پسرم! در عبادت، خودت را به سختى نینداز، زیرا خداى متعال وقتى بندهاش را دوست داشت، اعمال کم او را نیز قبول مىکند.»(همان)
7-معاویة بن وهب گفته است: با حضرت صادق علیه السلام به سوى بازار مدینه مىرفتیم، سوار بر الاغ بود. نزدیک بازار رسیدیم، حضرت از حیوان سوارى خود پیاده شد و به سجده افتاد، سجدهاش طولانى شد. هنگامى که سر از سجده برداشت، عرض کردم: «از مرکب خود پیاده شدید و سجده کردید؟» فرمود: «یکى از نعمتهاى خدا به یادم افتاد، به همین جهت براى شکر خدا سجده کردم.» عرض کردم: «در نزدیک بازار که مردم رفت و آمد دارند؟» فرمود: «کسى مرا ندید.»«. همان، ص 21»
8- مالک بن انس گفته است: «مدتى خدمت جعفر بن محمد رفت و آمد داشتم. او را جز در یکى از این سه حال ندیدم، یا در حال نماز بود یا روزهدار بود یا در حال قرائت قرآن کریم. در حال نقل حدیث همیشه با وضو بود.»(. تهذیب التهذیب، ج 2، ص 104 و مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص)
9- مالک بن انس گفت: در یک سفر حج، خدمت امام صادق علیه السلام بودم. در میقات، حیوان سوارى خود را نگه داشت تا محرم شود، ولى هر چه مىخواست لبّیک بگوید، نمىتوانست. صدا در دهانش قطع مىشد. به گونهاى که نزدیک بود از روى مرکب سقوط کند. عرض کردم: «یا بن رسولاللّه! چرا تلبیه نمىگویى؟» فرمود: چه گونه لبّیک بگویم، در حالى که امکان دارد خداى متعال بگوید:
«لا لبّیک و لا سعدیک»؟(. مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 142)
دوم «کار و تلاش و دستگیری از مستمندان»
امام صادق (علیهالسّلام) نهتنها دیگر ان را دعوت به کاروتلاش میکرد، بلکه خود نیز با وجود مـجالس درس و مناظرات درروزهای داغ تابستان،در مزرعهاش کارمیکرد.یکی از یاران حضرت میگوید:آن حضرت را در باغش دیـدم،پیراهن زبروخشن بـر تن و بـیل در دست،باغ را آبیاری میکرد و عرق ازسر و صورتش می ریخت،گفتم:اجازه دهید من کار کنم.فرمود:من کسی را دارم که این کارها را بکند ولی دوست دارم مرد در راه بهدست آوردن روزی حلال از گرمی آفتاب آزار ببیندوخداوند بـبیند که من در پی روزی حلال هستم.(بحارالانوار،ج۴۷،ص۵۷.)
حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»
https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8
ادامه در پست بعدی 👇👇