اعوذباالله من الشیطان الرجیم
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ في رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَکُمْ وَ نُقِرُّ فِي الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلي أَجَلٍ مُسَمًّي ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ يُتَوَفَّي وَ مِنْکُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلي أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً وَ تَرَي الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهيجٍ5
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
» تفسیر المیزان - خلاصه
(یاایها الناس ان کنتم فی ریب من البعث فانا خلقناکم من تراب ثم من نطفه ثم من علقه ثم من مضغه مخلقه وغیر مخلقه لنبین لکم و نقر فی الارحام مانشاء الی اجل مسمی ثم نخرجکم طفلا ثم لتبلغوا اشدکم ومنکم من یتوفی ومنکم من یرد الی ارذل العمر لکیلا یعلم من بعد علم شیئا وتری الارض هامده فاذآ انزلنا علیها الماء اهتزت وربت وانبتت من کل زوج بهیج ): (ای مردم اگردرباره زندگی پس از مرگ در شک هستید، ما شما را از خاک آفریدیم ، آنگاه از نطفه ،سپس از خون بسته ، آنگاه از پاره ای گوشت که یا صورت گرفته و یا نگرفته ، تا برای شماآشکار کنیم ، و هر چه بخواهیم در رحمها قرار می دهیم تا مدتی معین ، آنگاه شما رابصورت نوزادی بیرون آوریم تا به قوت و نیروی خویش برسید و بعضی از شما هستندکه بعد از مدتی می میرند و بعضی از شما به پست ترین دوران عمر می رسند و آن دوران پیریست که پس از سالها دانستن ، چیزی نداند، آنگاه زمین را می بینی که در زمستان افسرده و خمود است و چون باران بهار را بر آن نازل کنیم به جنب و جوش درمی آید واز همه گیاهان بهجت آور نر و ماده می رویاند) مراد از (بعث ) زنده کردن مردگان و بازگشت به سوی خدای سبحان است (علقه )یعنی خون خشکیده ، (مضغه ) یعنی قطعه ای گوشت جویده شده و (مخلقه ) به معنای تام الخلقه است . می فرماید: ای مردم اگر در امر بعث و برانگیختن مردگان در شک و تردید هستیدبدانید که ما شما را ابتداء از خاک مرده به صورت نطفه جاندار و آنگاه به صورت خون بسته و پس از آن بصورت تکه گوشتی صورت گرفته و یا غیر آن آفریده ایم تا برایتان بیان کنیم که بعث امری ممکن است و چنین انسانی از مرحله تکوین تا مرحله تولدمراحل متعددی را می گذراند تا نهایتا بصورت نوزادی از رحم مادر بیرون می آید و این امر بدست خداست و اوست که آنچه بخواهد در رحمها قرار می دهد و آن را در مدت حمل حفظ می کند و مانع از سقط آن می گردد و سپس بصورت طفلی تام الخلقه از رحم مادر بیرون می آورد پس این امر برای هیچکس شکی نمی گذارد در اینکه زنده شدن مردگان نیز ممکن است . در ادامه می فرماید پس از آن که متولد شدید بتدریج قوای بدنی و اعضای شمانیرومند می شود و بعضی از شما قبل از سنین پیری میرانده می شوند و بعضی دیگر به سنین کهولت که پست ترین دوران عمر است رسیده و به حدی می رسند که بعد از یک دوره دانایی ، دیگر چیزی نمی دانند(34)، پس امر بشر به ضعف قوا و مشاعر منتهی می شود. آنگاه برای نزدیکتر نمودن امر بعث به اذهان و رفع استبعاد آن مثال دیگری مطرح می نماید و می فرماید زمین خشک و خموده نیز زمانیکه خداوند باران را بر آن نازل می فرماید، به جنب و جوش درمی آید و رویش می یابد و از هر صنف از اصناف گیاهان خوش رنگ و خوش بو که باعث شادمانی ناظرین است از آن می روید، پس زمین دررویاندن گیاهان اثری چون رحم در رشد فرزند دارد، و این امر خود مطلب دیگری است که آشکار می کند امر بعث و زنده شدن مردگان امری ممکن است که وقوع آن بعیدنیست و ما در تولد هر فرزند و در رویش هر گل نمونه ای از آن را مشاهده می کنیم .