🌸🍃🌸🍃 فرق نبی و رسول چیست؟ هر رسول نبی است و هر نبی رسول است. رسالت به ارسال و رساندن کلیات خواسته خدا از بشر از حلال و حرام الهی را شامل می شود که اعم از ابلاغ توحید و معاد است. (وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً) اما نبوت، نبأ و خبر از جزئیات این رسالت است که آن را به همگان نمی‌رساند، بلکه به اهل آن رسانده و خبر می دهد و بخش عمده ای از نبوت و اخبار در وجود خود را با خویش بعد از مرگ اش می برد‌. پس قطعاً تمام علم نبوت حضرت از آنچه در معراج دیده بود و.... در زمین نمی ماند. مثال، وقتی نبی مکرم اسلام (ص) بر منبر رفته و همه مردم را خطاب قرار داده و می فرماید: ای مردم! بترسید از خداوند و اموال خود به باطل و ربا و بدون تجارت که تراضی در آن باشد نخورید ابلاغ رسالت کرده است. ولی وقتی به ابوذر می گوید: شَقی از شکم مادر شَقی و سعید، از شکم مادر سعید است به او از عالم الست نبأ و خبر می دهد که نیاز به خبر دادن این امر برای همگان به علت سنگینی مطلب نیست. چون برای همگان فهم این امر هم ممکن نبوده و احتمال خطایشان متصور است. نبی از رسول اعم تر است چون هر رسالتی در نبوت است، ولی هر نبوت در رسالت نیست؛ برای همین نبوت را در اصول دین جای داده اند و رسالت را ذکر نکرده اند. پس اطلاق عنوان رسول مکرم اسلام یک عنوانی ناقص و نارسا در برابر نبی مکرم اسلام (ص) است و بهتر است نبی مکرم اسلام (ص) عنوان شود. اینکه می گویند: امامت از نبوت بالاتر است به این معناست که امامت از رسالت بالاتر است چون رسول، رسالت خود را انجام داده ولی در بخش نبوت و انتقال انباء غیب فرصت و شرایط کامل بر او در زمان حیات اش فراهم نشده است و امامت وظیفه نبوت کامل را بر دوش دارد که حدیث امام به نوعی أنباء نبی از غیب را تشریح و تبیین می کند. اطلاق عنوان بالاتر در این امر، عنوان مناسبی برای مفهوم نیست چون رنگ و بوی قیاس می دهد و در اذهان برخی از فِرَق اسلام مقام امامت، از مقام نبوت بالاتر می بَرد، بلکه دقیق آن است که گفته شود نبوت یک پیامبر از رسالت او مهم تر است و امامت یک امام مقامی برای تبیین نبوت یک نبی است. پس امامت اولیٰ تر از نبوت است و باید برای درک نبوت نبی، نخست امام را دریافت و از آن ورود کرد. پس امامت اولیٰ تر از نبوت است و شناخت امام مقدم بر شناخت نبی بوده و ولایت او مقدم بر ولایت نبی است. چون کسی که علم امام را نشناسد و ولایت او بر خود قبول نکند نمی تواند نبوت نبی را هم بشناسد و برای شناخت نبأ و اخبار نبی باید نخست أنباء و اخبار امام که غالباً از قول نبی است شناخته شود و کسانی که گمان می کنند تشیّع نبوت را کنار گذاشته و امامت را کفایت از نبوت قرار داده است به خطا رفته اند. چرا که خاتم النبیین فقط یک نفر بوده و آن هم وجود مقدس نبی مکرم اسلام (ص) است‌. بلکه تشیّع برای درک مقام نبوت خاتم النبیین از علم امامت ائمه ورود و آن را اولیٰ بر این امر قرار داده است چرا که ائمه اهل بیت تک تک شان محو در جدّ مبارک شان نبی مکرم اسلام (ص) بوده اند، و هیچ یک مستقل از أنباء آن حضرت خود را قرار نداده و حکمی بر زبان نرانده اند. در تشیّع توسل به علم امامت برای درک انباء نبوت است و ائمه در تشیّع هر نبأ و خبری را که ذکر کرده اند از انباء نبوت بوده است و هرگز به خود مقام نبوت قائل نشده و تمام احادیث شان ارجاع مستقیم به نبی مکرم اسلام (ص) یا تشریع انباء آن حضرت بوده است‌. چنانچه ذکر شد شناخت یک امام اولیٰ تر از نبی است و شناخت یک امام آشکار یا همان مرجع دینی اولیٰ تر بر شناخت امام است. یعنی کسی که مرجع دینی خود را نشناسد قطعاً نخواهد توانست امام معصوم خود را هم بشناسد، چون آن مرجع آدرس درستی از آن امام معصوم بر او نخواهد داد، پس مقام اولیٰ متفاوت از مقام بالاست. وقتی به وجود قدسی پیامبر اسلام (ص) "حضرت ختمی مرتبت" اطلاق می شود، یعنی تمام مراتب علم، معرفت، توحید و قرب الهی و شفاعت به وجود او ختم می شود و هیچ کس بالاتر از این مقام نیست و نمی تواند باشد. حال به این نکته می رسیم برخی نبوت را در دین کفایت دانسته و امامت را در آن وارد نمی کنند. 👇👇 حال سؤال اینجاست در کلام وحی هیچ کجا به نبی الله و نبوت اشاره نکرده و تمام اطلاق های قرآن عنوان رسول را دارند به جز (وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّـهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ) پس اگر رسالت کفایت است چرا نبوت را ما در اصول دین از پیامبر اسلام می جوییم و چرا رسالت را جایگزین نبوت در اصول دین نمی کنیم؟! پس تمام دنیای اسلام به درک نبوت نبی خود را نیازمند و محتاج برای درک اصول دین می بینند و برای درک نبأ نبوت خاتم النبیین هر فردی، کسی را امام خود قرار داده است پس امامت را تمام فرقه های اسلام برای درک نبوت نبی بر خود واجب و لازم می دانند، ولی در انتخاب ائمه خود هر فرقه به طریقی می رود و در این انتخاب هر فرقه به طریق خویش از ائمه خود بهره