چكيده
روشن است که يکي از وظايف منتظر، دعا براي ظهور مولايمان است.يکي از دعاهايي که براي ظهور حضرتش وارد شده، دعاي فرج (الهي عظم البلاء) است. اين دعا را كه طبق نقلها خود حضرت به محمد بن احمد بن ابي الليث تعليم فرمود داراي مضامين ارزشمند ديني است.حضرت به ما آموخته است که در گفت وگو با پروردگار، به تشريح حال خود بپردازيم؛ اما با تکيه بر مستعان بودن او در سختي وآساني.
حضرت با استفاده از بستري که صلوات وکلمه (اولي الامر) ايجاد کرده است، مطلب بسيار مهمي را به شيعيان خود انتقال ميدهدکه همانا با اطاعت از امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ومعرفت او رابطه مستقيم دارد وتنها راه حصول معرفت حضرت، اطاعت از آن عزيز است و اهميت معرفت امام زمان نيز بر کسي پوشيده نيست.
ثمره اين معرفت در فراز پاياني به شکل عملي وبه صورت توسل رخ مينمايد، چراکه توسل، تمسک جستن به اولياي الهي است و اين معنابدون معرفت عميق امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف امکان پذير نيست.
مقدمه
اين دعاي شريف، درمنابع به دو نقل آمده است:
نقل اول
اين حديث را اولين بار شيخ جليل مرحوم فضل بن حسن طبرسي صاحب كتاب تفسير شريف مجمعالبيان در كتاب كنوز النجاح نقل كرده است و در بارة شأن صدور آن به طور مختصر مينويسد: (اين دعا را حضرت صاحبالزمان، به ابوالحسن محمد بن احمد بن ابي الليث در شهر بغداد در مقابر قريش تعليم كرده اند. ابو الحسن مذكور، از ترس كشته شدن، به مقابر قريش گريخته و پناه برده بود؛ سپس به بركت اين دعا از كشته شدن نجات يافت. ابو الحسن گفته است كه آن حضرت به من تعليم فرمود كه بگو:
اللّهم عَظُمَ البَلاء وَ بَرِحَ الخَفاء وَ انْكَشَفَ الغِطاء وَ انْقَطَعَ الرَّجاء وَ ضاقتِ الأرضُ وَ مُنِعَتِ السّماء وَ أنت المُسْتَعانُ وَ إليكَ المُشْتَكي وَ عَليكَ المُعَوَّلُ في الشِّدَّة وَ الرَّخاء. اللّهم صلِّ علي محمد وَ آل محمد اوليالأمر الّذين فَرَضْتَ عَلينا طاعَتهم وَ عَرَّفْتَنا بِذلك مَنْزِلَتَهُم. فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِم فَرَجاً عاجلاً قريباً كَلَمْحِ البَصَر أوهوَ أقْرَبُ. يا محمَّد يا علي يا علي يا محَّمد إكْفياني فإنَّكُما كافياي وأنْصراني فإنَّكما ناصراي، يا مولايَ يا صاحِبَ الزَّمان، الأمان الأمان الأمان، الغوث الغوث الغوث، أدركني أدركني أدركني.
راوي ميگويد: (امام، در هنگام گفتن يا (صاحبالزمان) به سينه خود اشاره كرد).
به نظر ميرسد اشاره حضرت به اين معنا است كه در وقت گفتن (يا صاحبالزمان) بايد آن حضرت را قصد كنيم.
اين دعا در الزام الناصب في اثبات الحجة الغائب (يزدي حائري، 1422: ج2، ص43) و در بحار (مجلسي، 1404: ج99، ص119) و در المزار (شهيد اول، 1419: ص210) و در الجنة المأوي تأليف ميرزا حسين نوري طبرسي، چاپ شده در ضمن بحارالانوار، جلد پنجاه و سه، ص275 و در صحيفة المهدي (اهري، 1385: ص6) و نيز (قيومي، 1383: ص15) و در العبقري الحسان (نهاوندي، 1386: ج6، ص697) نقل شده است.
شرح دعا
اکنون پس از بررسي مختصر مصادر دعا مناسب است به شرح فراز فراز آن بپردازيم:
1. ندبه
إلهي عَظُمَ البَلاء وَ بَرِحَ الخَفاء وَ انْكَشَفَ الغِطاء وَ انْقَطَعَ الرَّجاء وَ ضاقَتِ الارضُ وَ مُنِعَتِ السَّماء
(اله) مصدر است و گفته شده اصل (الله) اله است كه همزه بر اثر كثرت استعمال، حذف شده و (ال) بر آن داخل شده است كه به ذات مقدس باري تعالي اختصاص دارد و از چند ريشه است:
الف. فعل (ألِهَ يألَهُ) به معناي (عَبَد) يعني (پرستيد)؛ پس (اله) به معناي معبود است؛ چرا كه او معبود و مورد پرستش همه مخلوقات است.
ب. (اَلِهَ يألِه) به معناي (تحيَّر) يعني (شگفت زده شد)؛ چرا كه او ذاتي است كه عقول مردم در فهم كنه ذات او حيرانند.
ج. گفته شده از (ولاه) گرفته شده كه به جاي واو، همزه آورده شده است؛ به معناي واله و شوريده حال است؛ چرا كه او ذاتي است كه تمام مخلوقات، واله و مجذوب او هستند.
د. نيز گفته شده از (لاه يلوهُ) به معناي پوشيده و مخفي از ديدهها است. (اصفهاني، 1357: ج1، ماده (اله))
اصل (اله) (ا-ل-ه) است و يك ريشه تك معنايي دارد كه بر پرستش دلالت ميكند. (احمدبنفارس، 1420: ماده (اله))؛ بنابراين (اله) همان (الله) است و چون خدا مورد پرستش است، به اين نام خوانده شده است؛ ولي چرا در اينجا از الله استفاده نشده و مصدر آن بهكار رفته است؟