که ان شاء الله برسم اون نتیجه را بگیریم آقایان، خواهران، ما دو جور جهل داریم خوب گوش بدید یک جهل کهن، یک جهل نوین، یک جاهلیت اولی یک جاهلیت جدید چیه اینها؟ جاهلیت اولی من یه قدری برا شما باز کنم اینو امروز قرآن کریم در سورة احزاب می فرماید: در قبل اسلام جاهلیتی بود تو مردم به نام جاهلیت اولی «وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَي»؛ (احزاب: 33) جاهلیت یعنی چی اولی یعنی اول کهن نخستین خدا رحمت کنه علامة طباطبایی یه حرف قشنگی داره اینجا یه روایتی نقل می کنه از امام باقر امام باقر فرمود: «سَتَكُونُ جَاهِلِيَّةٌ أُخْرَى‏»؛ (بحارالأنوار، ج22، ص189) اینکه قرآن فرموده: «الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَي»؛ (احزاب: 33) یعنی یه جاهلیت دیگر هم هست بعداً میاد اونوقت علامه ذیل این آیه می نویسد: استفادة لطیفه این روایت خیلی لطیف خب چرا خدا نفرمود: جاهلیت قبل از اسلام جاهلیت بود فرمود: جاهلیت اولی یعنی جاهلیت های دیگر هم می آید امروز هم تو قرن بیستم شاید جاهلیت هایی باشه که حالا عرض خواهم کرد جاهلیت اولی چی بود؟ بت پرستی، جاهلیت اولی چی بود؟ تکاثر «أَلْهَاکمُ التَّکاثُرُ»؛ (تکاثر: 1) به ثروت اندوختن به افراد بالیدن جاهلیت اولی چی بود؟ دختر زنده به گور کردن جاهلیت اولی چی بود؟ جنگ ها و درگیری های بی مبنا بی اساس رسول خدا مبعوث شد جاهلیت اولی را از بین برد «کنتُمْ عَلَي شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ»؛ (آل عمران: 103) نجات داد «کنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِکمْ»؛ (آل عمران: 103) اختلاف ها شد دوستی، بت پرستی شد خداپرستی، دختر زنده به گور کردن ریشه کن شد جامعة عرب برا دختر و زن حساب باز کرد تکاثر رفت بجاش زهد آمد کار به جایی رسید مردم مدینه خانه هاشون با مردم مهاجر مکه تقسیم کردند کار به جایی رسید شهید توی جبهه داشت جان می داد آب نمی آشامید میگه بده به اون یکی اون تشنه است کار به جایی رسید که مردم تو مدینه خرماشون می چیدن تو ظرف می کردند شمشیرشون هم برمی داشتند دنبال پیغمبر تو جنگ تبوک، موته، اینها تغییر جاهلیت اولی بود که پیغمبرخدا این جاهلیت را عوض کرد البته گاهی بعضی ها می خواستند اینو دوباره دامن بزنند. یه وقتی یه پیرمردی بین جوان ها نشسته بود تو مدینه اینو مجمع البیان نقل کرده جالبه این قصه یه پیرمرد متعصب لجوج ایناییکه هنوزم من گاهی برخورد می کنم باهاشون گاهی سفرهایی که میریم مخصوصاً خارج از کشور هنوز یاد طاغوت هنوز یاد شاه هنوز یاد مسائل قبل از انقلاب دنیات زیر و رو شده این هنوز فکرش توی سلطنته این پیرمرد لجوج متعصب جوان ها را دور هم جمع کرد گفت ها چی شده با هم صلح کردید اوس و خزرج کنار هم نشستید شما می دانید چقد باباهای شما را اینا کشتن چقدر باباهایی شمارو اونا کشتن تو می دونی پدر تورو اینا تو می دونی یکی یکی شروع کرد بین اینها ولوله انداختن و اختلاف انداختن و خدا لعنت کنه کسانی که با این نگاه می آیند کارشون را هم نهادینه می کنند گفت گفت یه مرتبه جوان ها اون حس جنگجویشون تحریک شد بلند شدند شمشیر دست گرفتند حرکت کردند برای درگیری و نزاع یه کسی دوید به پیغمبر خبر داد یا رسول الله چرا نشستید؟ تمام بافته های شما را کسی از بین برد دوباره اوس و خزرج شمشیر دست گرفتند اونقدر پیغمبر با سرعت آمد که یه طرف عباش به زمین کشیده می شد خودشو رسوند ایستاد جلو جمعیت فرمود: الله الله أبدَعوي الجاهلية ترجعون؛(سیره ابن هشام) باریک الله سر خونه اولتون برگشتید دوباره یاد جاهلیت کردید بالأخره آرام کرد و داستان تمام شد. جاهلیت نو آقایان رسول خدا از دنیا رفت نیم قرن از رحلت پیامبر گذشت سال 61 هجری جاهلیتی که امام باقر فرمود اومد این جاهلیت بود تو این جاهلیت بت پرستی نبود طاغوت پرستی بود تو این جاهلیت معاویه می گفت نماز جمعه چهارشنبه می گفتند باشه تو این جاهلیت می گفتند سب امیرالمؤمنین می گفتند باشه تو این جاهلیت می گفتند افرادی حاکم باشند که به سادگی مرتکب گناه میشن مرید پیغمبر هستند رسول خدا اینارو مترود اعلام کرده این جاهلیت جاهلیت نو بود دیگه بت و چوب و سنگ نبود چی بود؟ طاغوت پرستی سلطنت به جای امامت و خلافت پیروی کورکورانة از حاکم امیرالمؤمنین خواندن حاکم معلوم هست این جاهلیت نیاز به یک انقلاب دیگه داره لذا حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن‏؛ (كامل الزيارات، النص، ص53) لذا اسلام با پیامبر شکل گرفت با امام حسین بقا نبوی الحدوث و حسینی البقاء؛ دو تا داستان براتون بگم ببیند جاهلیت دوم چه جور بود؟ ابزار تبلیغاتی هاشم مرقال از اصحاب خاص امیرالمؤمنین خیلی علی رو دوست داشت تو جنگ صفین اومد خدمت آقا داشت می رفت میدان آقا بهش فرمودند: هاشم وصیتی سفارشی نداری گفت: چرا آقا یه وصیت دارم دوست ندارم تمام دنیا و ما فیها را به من بدهند دست تو دست دشمن شما بذارم من تا آخرین لحظه میخوام در برائت از دشمنان شما کوشا باشم آقا دعاش کرد جزاک الله؛