دعا شدم که بیایم دوباره سمت حرم
دعا شدم به هوایت اگرچه بی اثرم
تویی که شمس شموسی،تویی که دریایی
منم که گرد و غبارم، منم که مختصرم
مرا بگیر در آغوشت و نوازش کن
که در مسیر حوادث شکسته بال و پرم
کبوتر حرمت می شوم، به لبخندی ـ
بگیر دست مرا و به خانه ات ببرم
خوش است در حرمت نت به نت رها گشتن
که نیست نغمه ی سازی به سانِ سازِ حرم
نشسته گوشه ی صحن جوادتان آقا
و در جوار تو از هرچه هست، بی خبرم
گرفته اند همه حاجت از امام رضا
قطار می رود اما من آخرین نفرم:
جسارت است، شبیه پدر فقط یکبار
مرا به نام صدا کن، به من بگو پسرم!
محمدامین خسروی
#شعر_آئینی#حوزه_هنری_کرمانشاه#حوزه_هنری_انقلاب_اسلامی#شب_نشانی#میلاد_امام_رضا#artkermanshah#artskermanshah
Telegram: @artskermanshah
Eitaa: @artkermanshah
Instagram: #artkermanshah.ir
website: www.artkermanshah.ir
Email: admin@artkermanshah.ir