❓❓من دو سال پيش با مرد متاهلي همکار بودم و وابسته هم شديم. قرار شد بخاطر من زنشو طلاق بده منو بگيره و خيلي منو به خودش وابسته کرد و واقعا من عاشقش بودم و هستم و منو صيغه کرد تا زنش فهميد همه رو انداخت گردن من و زنش عالم و و ادم بهم حرف و تهمت زد. دو ساله شب و روز تو فکرمه و فقط اشک ميريزم و هرکاري ميکنم فراموشم نميشه و خدا ميدونه چجوري نفس کشيدن برام سخت شده و من طوري داغون شدم از اون شهر جمع کردم رفتم شهر ديگه ولي دلتنگي ولم نميکنه ولي اونا خيلي عادي دارن زندگيشونو ميکنن و تفريح و پولش که نگو و حتي يه کوچولو تاوان پس نداد و الان فقط حس انتقام دارم نميدونم چکار کنم بخدا ديوانه واقعي شدم من چکار کنم چرا خدا حق منو از زندگيش نميگيره چرا زمين خوردنش به گوشم نمياد 🌸☘☘☘☘☘🌸 💢 احساس و شرايط سخت خانمي چون شما که از رفتار خود ناراضي است و به خاطر اشتباه گذشته، آرامش رواني نداشته، درگير عذاب وجدان و احساس گناه شده و آينده زندگي خود را در خطر مي‌بيند و پر از حس انتقام است قابل درک است. متاسفانه شما گرفتار پيامدهاي روابط نامناسب قبل از ازدواج شده‌ اید و وجود چنين احساسي طبيعي است. معمولا ديگر افرادي نيز که چنين تجربه‌اي را داشته‌اند، با همين احساس مبني بر عذاب وجدان، یا انتقام و ... مواجه مي‌شوند. اما لازم است بدانید چنين عذاب وجداني منطقي نيست. زيرا اين سبک ارتباط از اصل اشتباه بوده است و باعث ايجاد هيچ نوع دِيني بر گردن ايشان نمي‌شود. شما با اختیار خودتان وارد رابطه با یک مرد متأهل شده اید که او خودش نسبت به زندگی اش تعهد دارد و باید با همسرش زندگی نماید. ارتباط شما از اساس اشتباه بوده و منجر به به هم خوردن یک زندگی دیگر شده است. درست است که آنها الان زندگی خوبی دارند ولی به هر حال توسط شما برهه ای از زمان زندگی شان طوفانی شده است. یادتان باشد برای رسیدن به موفقیت نباید روی هر کسی پا گذاشت؛ زیرا مسئولیت های سنگینی متوجه انسان خواهد شد. در حال حاضر فقط باید سعی کنید او را فراموش کنید و به زندگی عادی خود ادامه دهید. 🌺 ☘🌺 🌺☘🌺☘🌺☘ 🆔 @asanezdevag