گویا مقامات مازندرانی اراده و انگیزه جدی برای رفع مشکلات استان ندارند! استان مازندران به دلیل نزدیک بودن به پایتخت یک جغرافیای سیاسی راهبردی و تعیین کننده دارد . بسیاری از نخبگان سیاسی کشور در این اقلیم اقدام به سرمایه گذاری،برگزاری جلسات سیاسی می کنند . پتانسیل ها و توانمندی های استان در حوزه های کشاورزی،دامپروری،صنعتی ،توریستی و گردشکری،علمی،پزشکی،انسانی و مدیریتی به صورت بالقوه ممتاز می باشد ولی تاکنون آنچنان که شایسته استان است به صورت بالفعل در نیامد.یکی از حوزه های قابل توجه بحث مدیران دستگاه های اجرایی می باشد که دولت سیزدهم را با چالش هایی مواجه کرده. قریب به یکسال از استقرار دولت سیزدهم می گذرد و روند انتصابات و به کارگیری مدیران به گونه ای است که عملکرد و بازدهی سازمانی این مدیران قابل قبول نمی باشد، این درحالی است که باتوجه به شرایط حساس کشور، تلاش و انرژی مدیران دستگاه های اجرایی و دوایر دولتی باید چند برابر باشد و خروجی مناسب نیز داشته باشد که متأسفانه شاهد آن نیستیم.البته نباید این نکته را فراموش کرد که روند انتصابات مدیران کند و آهسته بوده و نحوه انتصاب نیز مورد انتقاد متخصصین و نیروهای انقلابی می باشد . بیشتر انتقاد ها نیز به سمت نماینده عالی دولت در استان است. گویا تیم تصمیم ساز و حلقه مشاورانش فاقد یک برنامه جامع و راهبردی در رابطه با شاخصه های توسعه و رشد مازندران می باشد که این امر زنگ خطر را برای مدیران و نخبگاه سیاسی مازندران به صدا در آورده است و اینکه گویا اراده و انگیزه جدی برای رفع مشکلات استان مازندران نیز از سوی مقامات وجود ندارد.