📖 ♥️ 🥀عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد. ترڪش خورده بود بہ سرش، با اصرار بردیمش اورژانس. 🥀می‌گفت: «ڪسی نفهمہ زخمی‌ شدم. همینجا مداوام ڪنید». دڪتر اومد گفت: «زخمش عمیقہ، باید بخیہ بشہ». 🥀بستریش ڪردند. از بس خونریزی داشت بی هوش شد. یہ مدت گذشت. یڪدفعہ از جا پرید. گفت: «پاشو بریم خط». قسمش دادم. گفتم: «آخہ تو ڪه بی هوش بودی، چی شد یهو از جا پریدی»؟ 🥀گفت: «بهت میگم بہ شرطی ڪه تا وقتی زنده ام بہ ڪسی چیزی نگی. «وقتی توی اتاق خوابیده بودم، دیدم خانم فاطمه زهرا (س) اومدند داخل» فرمودند: چیہ ؟ چرا خوابیدی؟ عرض ڪردم: «سرم مجروح شده، نمی‌تونم ادامہ بدم» 🥀حضرت دستی بہ سرم ڪشیدند و فرمودند: «بلند شو، بلند شو، چیزی نیست. بلند شو برو بہ ڪارهات برس.» 🥀بہ خاطر همین است ڪه هر جا ڪه می‌روید حاج احمد ڪاظمی‌حسینیہ فاطمه ‌الزهرا (س) ساختہ است ... سردار عشق و شهید عرفہ👇👇 🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌈 @asganshadt