جان فدا دارد هـــوای شــمــا را دسـتِ خدای فلسطین از ظالمان جان بگیرید، در جای‌جای فلسطین در مکتب حـاج قـاســم،بر دشمن حق بتازید سوزد اساس ستم را، هر جان‌فدای فلسطین بـنـیــان کَـنَـد ظالـمـان را این آتــشِ آهِ مظلـوم گیراست در لُجه‌ی خون، هر آن دعای فلسطین الله اکبـر، که خُردند پیشش همه دشمنانش الله اکبـر، که زنـده‌ست، فریادِ نای فلسطین هرگز نمانده‌ست بر خاک خونِ تنِ پاکِ مظلوم هـرگــز نگردد فراموش، بُغض صدای فلسطین این وعده‌ی کردگار است، دار و ندار ستمگر لـه می‌شـود روزی آخر، در زیر پای فلسطین در سرزمین مقـدس، نامی نمانَد ز کَرکَس از این قفس پر بگیرد، بالِ رهای فلسطین ای کاش بر غاصبانش هر آن، دم مرگ باشد هـمـواره پـایـنـده بـاشد، تکبیرهای فلسطین روزی که وقتش بیاید باشوق در این مسیریم... با خون‌مان می‌نویسیم، شعری برای فلسطین @asharahmadrafiei