#غزل_زندگی
#پیامبر_ص
پشت پرچین نگاهش زندگی روییده بود
شهر در هر تار مژگانش تبسم دیده بود
کاسهی خورشید را بر سفرهای آبی گذاشت
در میان سفره نور و مهربانی چیده بود
آسمان را در مسیر رودهای تشنه ریخت
آنکه جریان پیش از او در رودها خشکیده بود
مرگ دیگر سرنوشت یاس و شببوها نبود
زندگی آورد و بر اندامشان پوشیده بود
گیسوانش را تلاوت کرد با لحنی فصیح
آن نسیمی که به مویش صبحها پیچیده بود
او پتوی مخمل شب را کشید از روی شهر
پیش از او خورشید حتی، سالها خوابیده بود
باز با «صلوا علیه» از راه میآمد نسیم
صبح لبخندش خدا شب را هم آمرزیده بود
#علی_گلی_حسین_آبادی
#مبعث
#رسول_مهربانی
سال ۱۴۰۱
کانال اشعار در ایتا
https://eitaa.com/ashare_ali_goli