العزة لله ذکر خاتمش بود دریا نمی از اشک‌های نم‌نمش بود لبخند باش و اخم‌ها را یار خود کن این آیه‌ای از آیه‌های محکمش بود سِبطُ النّبی، طَیّب، زَکیّ، سَیّد، تَقیّ، بَرّ اما حسن زیباست، اسم اعظمش بود تنها رفیق لحظه‌هایش بود، غربت مردی که حتی محرمش نامحرمش بود تنهائی او را نمی‌فهمید، غیر از سجادۀ اشکی که تنها همدمش بود