🌹 سرنوشت
تقدیم به امیرالمؤمنین مولانا علی ابن ابیطالب علیه السلام
🌹❤️🌹
خواب دیدم خواب صحرایی مخوف
خواب دشتی پر ز وحشت پر ز خوف
سرزمینی خشک و بی آب و علف...
چشم امیّدم فقط شاه نجف
مردگانی بی قرار اندر عذاب
ناگهان از ترس جسمم گشت آب
وای بر من آنچه اندر خواب بود...
خواب نه ، بیداری نایاب بود
چهره مردم همه همچون وحوش...
جمله اعضای وجودم گشته گوش
نعره ای آمد به ناگه دل خراش...
آنچه دیدم کاش رؤیا بود کاش
آن صدا می گفت با هول و ولا
آمده سوی شما صدها بلا
نامه اعمالتان زشت و سیاه
فعلتان در عمرتان دائم گناه
ناگهان آمد بسوی من ندا
از صراط حق چرا گشتی جدا؟!
گوش کن ای خیره سر انسان دون
ای تو حمال نجاست جوی خون
از چه رو بر حضرت الله پاک...
کردی عصیان ای تو مخلوقی ز خاک
بی حیایی کرده ای در پیش رب
ای گنهکار پلید ای بی ادب
طعمه دنیا شدی ای بی خبر
حاصل عمر تو شد تنها ضرر
دست چپ را باز کن ای شرمسار
گریه کردم گریه کردم زار زار
نامه اعمال من پر از گناه
از جگر ناگه کشیدم آه آه
سوی آتش میکشیدندم به زور
ناگهان نوری بیامد نور نور
آن همه خواری و ذلت شد فنا
با حضور نور ناب مصطفی(ص)
امر فرمود آن شه بالا نشین...
این غلام دخترم زهراست(س) این
آمدش تا پیش من نور ولی...
مقتدای مومنین مولا علی(ع)
یک نظر بر چهره زارم نمود...
باز کرد از دست من زنجیر زود
از خجالت روی من سوی زمین...
با صدایی مهربان گفت ای غمین...
با همه پستی و زشتی و گناه...
کرده ربّم از کرم بر تو نگاه
حبّ اهل بیت(ع) ما در قلب توست
جسم و جانت زین سبب از درد جست
با کمی طاعت و اعمال پاک...
چون که بودی بهر ما یک سینه چاک
اهل جنت گشته ای با لطف یار
ورنه با رنج و عذابت بود کار
یا علی(ع) جان گرچه "عاصی" بی وفاست
چشم امیّدش به دستان شماست
"عاصی"
🍃🌹🍃❤️
🌹 عید الله اکبر عید سعید غدیر خم عید ولایت بر شما مبارک