#حضرت_رقیه_۱
اشعارمحمدی(ناعم)مداح وشاعر:
شعرجدید٭زبانحال خانم رقیه با سر پدر.....اثرطبع:
کربلایی محمدرضامحمدی(ناعم)
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
برروی خاک عکس خدا میکشم پدر
تصویری ازنگاه شمامیکشم پدر
گاهی،زیاد یادمیبرم اینجااسیرم و
خودراقرین شورو صفـــا میکشم پدر
یادمدینه میکنم وخنده های تو
بانغمه ی رقیه بیــــــــــامیکشم پدر
برزانویت نشسته ولبخندمیزنم
عکسی زبوسه های شمامیکشم پدر
آغوش اکبرم که مراتکیه گاه بود
آنراسفارشی وجدا میکشم پدر
دوش عمو که مأمن این مرغ خسته بود
بااشک وآه ودردونوا میکشم پدر
ناگه تلنگری بمنِ خسته میخورد
بی اختیار کرب وبلا میکشم پدر
دشت وفرات ونیزه وشمشیر و سمّ اسب
یک بی سپاه وقوم دغا میکشم پدر
انگشترعقیق و یکی کهنه پیرهن
آتش،سواره،خیمه،عبــــــــــامیکشم پدر
دست وطناب وعمه وشلاق ونیش خار
یک سر نشسته روی جِدا میکشم پدر
شهری بنام کوفه و بازاروحشی اش
عکسی ز طعن وهلهله ها میکشم
پدر
برروی نیزه،قاری قرآن نشسته است
باسنگ میزنند وِرا،میکشم پدر
حالاچگونه من بکشم راه شام را
آنجاکه تیغ ازکف پا میکشم پدر
ای وای شام،پدرشام،وای شام
حالاببین زشام چه ها میکشم پدر
بزم شراب کافرو فرماندهان هیـــــــــز
یک صحنه ازغم اسرا میکشم پدر
یک جانی یهودی و مزدورپست و مست
یک نوعروس غرق دعا میکشم پدر
یک عده ژنده پوش اسیر طناب ظلم
خود رامیان این نجبــــــــــــا میکشم پدر
ظلمت به روی تخت خلافت نشسته است
خورشیدرابه طشت طلا میکشم پدر
آب وطعام وسفره ی رنگین وکودکان
باحال ضعف ،بوی غذا میکشم پدر
دیگرتوان برای نشستن نمانده است
حالاببین خرابه چه ها میکشم پدر
نان ورطب برای تصدق میاورند
حالاببین که آه؟چرا میکشم پدر
"باگوشواره های خودم ناز میکنند"
ازدست اهل شام جفا میکشم پدر
بابا،توخسته ای و گلایه دگربس است
من هرچه میکشم ز وفا میکشم پدر
"ناعم"که دم زعشق من زار میزند
او را زخاک،تا به سما میکشم پدر
🌘🌘🌘🌘🌘🌘🌘
لینک کانال نوای ناعــــم در تلگرام
@mrnaem
کانال نوای ناعم در ایتا
https://eitaa.com/ashare_naem