. کسی که از امام عصر خود خواهد وصالش را کسی که آرزو دارد نظاره بر جمالش را ندارد چاره ای جز این که بشناسد در این دنیا صراط مستقیمش را ، حرامش را ، حلالش را خیالِ معصیت ، معصیت است و منتظر باید نگه دارد از اوهام خطا ، فکر و خیالش را تعجّب می کنم از عاشقی که بَهر یک لذّت به آتش می کِشد سرمایه ی هفتاد سالش را چگونه ادّعای بنده بودن می کند آن که نمی پردازد از مازاد مالش ، خمس مالش را چه حیف است اشک آقا خرج رسوایی ما گردد روان می سازد این اعمال ما اشک زُلالش را محبّ آل حیدر لحظه هایش مَملو از ذکر است همیشه مُغتنم می داند از دنیا مَجالش را شهید از کلّ دنیایش بُرید و در ازای آن از این ترک تعلّق یافته راه کمالش را بسوز اِی دل برای غصّه های عمّه ی سادات که روی نیزه ای کامل شده بیند هلالش را امان از چوبه ی محمل ، بگو یک زن در این محفل ببندد بر سر خونی زینب تکّه شالش را ...___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .