. تقدیم به علیه السلام: در خیمه بودم ناگهان دور و برم سوخت تب داشتم شمعی شدم خاکسترم سوخت چشمان خیس آسمان را خون گرفته ؟ یا چشم من تارست یا سقف حرم سوخت؟ میخواستم پروانه باشم دور زینب بستند دستان مرا بال و پرم سوخت صدبار مویش را خودم شانه کشیدم آتش بپا شد روسری خواهرم سوخت در کوچه های شام هم عمامه ام سوخت هم دست بسته مو به مو موی سرم سوخت امیرحسین آکار ✍ .