گفتمش خواهم وصالت گفت هی گفتمش یابم چو خواهم گفت نی گفتمش بر گو محال آمد وصال گفت آری تا تو خود بینی و وی گفتمش چون شمع چند این سوز و ساز گفت سالک اینچنین ره کرد طی گفتمش با عقل خوش تر یا جنون؟ گفت مجنون گرد و عشاق گرد و حی گفتمش نالم همه شب تا سحر گفت از دل گر بنالی همچو نی گفتمش هشیار گردم یا که مست گفت مست، اما نه از تأثیر می گتم آخر یار بی همتای خویش کی در آغوش آورم هیهات کی گفت الهی ذره گردد آفتاب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷 ( ╰┈➤ @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️