شب یلدا ز راه آمد دوباره بگیر‌ ای دوست! از غمها کناره شب شادی وشور و مهربانی است زمان همدلی و همزبانی است در آن دیدارها تا تازه گردد محبت نیز بی‌اندازه گردد به هرجا محفلی گرم و صمیمی است که مهمانی درآن رسمی قدیمی است به دور هم تمام اهل فامیل شده بر پا بساط میوه، آجیل ز خوردن خوردنِ این شام چلّه شود مهمان حسابی چاق و چلّه همه با انتظاری عاشقانه نظر دارند سوی هندوانه! نشسته با تفاخر توی سینی کنارش چاقویی را هم ببینی چو گردد قاچ قاچ آن هندوانه شود آب از لب و لوچه روانه! بساط خنده و شادی فراهم اس ام اس می‌رسد پشت سر هم جوانان آن طرف تر جوک بگویند دل از گرد و غبار غم بشویند کسی را گر صدایی نیم دانگ است در این محفل پی تولید بانگ است زند با “ای دل‌ ای دل” زیر آواز ز بعد آن “هاهاها”یی کند ساز! ببندد چشم و جنباند سرش را بخواند شعرهای از برش را! چنین با شور و نغمه شعر و دستان خرامان می‌رسد از ره زمستان شمردم من ز چلّه تا به نوروز نمانده هیچ؛ جز هشتاد و نه روز! کنون معکوس بشمارید یاران که در راه است فصل نوبهاران… 🍉🍏🍉🍐🍉🍋🍉 ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》