🔹نوش جانت، باز هم بخور! «ما حاج‌آقا بزرگِ کنگاور در کرمانشاه را دیدیم. این مرد بزرگ یک عمر برای مردم، پدر مهربان بود. مردم هم او را می‌پرستیدند. یک عربده‌کشی در کنگاور که همه او را می‌شناختند، شراب می‌خورد، مستِ مست می‌آمد در خیابان، عربده می‌کشید. رسیده بود به حاج‌آقا بزرگ، گفته بود: «حاجی! می‌دونی! خوردم... اونقد خوردم دارم می‌میرما... بازم می‌خوام بخورما...» حاج‌آقا بزرگ چه می‌گوید؟ اگر اشاره می‌کرد تکه‌تکه‌اش می‌کردند. گفت: «نوش جانت! بازم بخور... بعد بیا دو رکعت نماز هم بخون...» مست بردش مسجد، حالا در کنگاور که مردم همه متّقی و اهل نماز شب، دیدند یک لات عربده‌کشی را آورده مسجد، حاج‌آقا بزرگ او را آورده، چه می‌شود گفت؟! سرش را دم حوض شست، تمیزش کرد، آوردش و گفت نماز بخوان. این‌جور مردم را هدایت می‌کردند». 🟢@ashti_bakhoda