🚩 از عاشوراء 🏴 تا اربعین؛
با چهل قطعهٔ عاشورایی از چهل کتاب
3⃣
منزل سوم - کتاب سوم - قطعهٔ سوم
گذر از شهر توره یک ساعتی طول کشید. بعد از آن به روستای نهرمیان رسیدیم. من هنوز پشت تریلی بودم. مردم یا حسین گویان، انگار که بخواهند تریلی را فتح کنند سمت ضریح میدویدند.
چند دقیقه ایستادیم تا مردم لبهٔ حفاظ تریلی را رها کنند. پسر جوانی سماجت میکرد. گفتم: «پسرجان! ول کن. الان زمین میخوری.» پسر که فهمید دیر یا زود باید تریلی را رها کند، به من گفت: «ببین! من فرشادم. کربلا رسیدی، من را به اسم دعا کن.» بعد تریلی را رها کرد. داشتیم دور میشدیم که داد زد: «فرشاد ... یادت نره.» همان جا نشست به گریه و کف دستش را بر زمین کوبید.
دور میشدیم و فرشاد همان جا کنار جاده نشسته بود. من هم پشت تریلی نشستم به گریه. حاضر بودم همه چیزم را بدهم و جایم را با فرشاد، جوان نهرمیانی، عوض کنم.
پنجرههای تشنه، ص ۱۴۰
--------------
توره: شهری در شهرستان شازند واقع در استان مرکزی ایران، در ۳۵ کیلومتری اراک.
نهرمیان: روستایی در استان مرکزی در ۵۵ کیلومتری اراک، با مردمی از طوایف ایل زیار که به زبان لری سخن میگویند.
--------------
📚
مشخصات کتاب
✓ نام:
پنجرههای تشنه
✓ موضوع: روزنوشتهای انتقال ضریح جدید امام حسین (علیه السلام) از قم به کربلا
✓ نویسنده: مهدی قزلی
✓ تعداد مجلدات: ۱ جلد
✓ ناشر: تهران - انتشارات سوره مهر
چاپ اول: ۱۳۹۲
✓ شابک: ۹۷۸۶۰۰۱۷۵۲۱۹۳
----------
🍀
اخلاق و اعتدال ؛
کانال سید علیرضا حسینی (عارف)
در پیامرسان ایتا
@alirezahoseiniaref