🔴ما درد مشترک نبودیم او برای مقاومت سوگوار پسر شد و من برای نان پی مذاکره قاتلان فرزندش بودم حس میکنم اواری آمده است و گوشه گوشه جان ما را میدرد ولی ما به این درد عادت کرده‌ایم لااقل صبورتر از خلیل نیویورک نشسته‌ایم گویا تقلای آنها بیشتر است مسلمانیم ما هم، اما انگار آزاده نیستیم آزاده بودیم درد ما این نمیشد او بگوید مذاکره بی شرافتی است و آن یکی بگوید با قاتلان مذاکره میکنم تا نانی برایتان بیاورم چه شد ما را که میان گرسنگان اسیر شدیم ... درد است از اینجا درد ما دردتر میشود من خجالت میکشم از مادر تشنه غزه او با پسرانش مقاومت میکند و من برای نان با قاتلانش مذاکره میکنم این سهم برابری از مقاومت نیست شاید درد من بیشتر است من گرفتار نان شده‌ام اما او ازاده تر از من است شما باشید مثل من سرافکنده‌ی مادر غزه نمی‌شوید ... دستمان از هر جایی کوتاه است قلبمان می‌ترکد هر روز سوالمان این است نکند به مرگ در غزه عادت کرده‌ایم کمی خودمان را بزنیم تا خمار نشویم این کجای زمان است ما گیر کرده‌ایم و دستمان به هیچ چیزی نمی‌رسد ✍عالیه سادات 🍃__________________________ @aslematlab