📌تحلیلی بر ترور
شهید هنیه
ویژگی جنگ و تنش این است که قدرت ها سعی می کنند نقطه عطف خلق کنند،نقطه ای که پاشنه آشیل طرف مقابل خواهد شد که به آن موازنه قدرت می گویند.
🔺۷ اکتبر، حمله به کنسولگری ایران در سوریه و حمله ۱۴ آوریل ایران به اسرائیل نقاط عطف تعیین کننده جنگ اخیر خاورمیانه است،شرایط به نقطه بسیار مهمی رسید ،جنگ احتمالی لبنان و اسرائیل و دوئل تهران_تل آویو،این یعنی انتخاب جنگ و حمله به بیروت_تهران_تل آویو_صنعاء_بغداد از طرف قدرت های درگیر آسان و قابل دسترس شده است و ریل گذاری ها به سمت عمیق شدن جنگ پیش می رود
دایره انتخاب اسرائیل از زدن کنسولگری دمشق به تهران وسعت پیدا کرد و با ترور اسماعیل هنیه موازنه جدید منطقه ای ایجاد کرد،این عرصه برای چیرگی و غلبه روانی و راهبردی بر منطقه است که به صورت پینگ پنگی جلو می رود و تهران راهی به جز پاسخ بزرگ تر از اقدام اسرائیل ندارد
پاسخی که به هزینه سازی عمیق برای اسرائیل منتهی شود تا آن سنگینی اقدامات بعدی آن ها را تعدیل کند. تا آخرین آجر این موازنه بزرگ را ما بنا بگذاریم
صهینویست ها می گویند هرجا و هرکسی را که اراده کنیم با ابزارهای لازم حذف می کنیم،
میتوانستیم هنیه را در قطر یا ترکیه حذف کنیم اما تهران برای ما بهترین انتخاب بود و برای تهران دردناک
دسترسی آسان به تهران در دستگاه تحلیل تل آویو شکل گرفته است دقیقا همان محاسبه ای که در ۱۴ آوریل پیدا کردیم ،بنابراین اسرائیل پاسخ روشنی به حملات موشکی و پهپادی تهران به اسرائیل داد
🔺وسعت انتخاب اسرائیل نشان دهنده سیر صعودی و افزایش دامنه تنش در خاورمیانه و تغییر ماهیت مذاکرات صلح است(هم صلح در فلسطین و هم مذاکرات ایران و غرب) و بسترهای جدیدی در منطقه در حال شکل گیری است و قرار است منازعات را به نقطه مشخصی برساند:۱کاهش راهکارهای سیاسی و تقویت گزینه های سخت ۲عادی سازی جنگ سرزمینی با تهران
🔺اگر بخواهیم رویدادهای هفته اخیر منطقه را به صورت پدیده واحد آنالیز کنیم باید گفت:
همه چیز از شلیک پهپاد یمنی یافا به تل آویو شروع شد
و اسرائیل نیز حمله هدفمند خود به بندر الحدیده را انجام داد،انصارالله در مرحله پاسخ بزرگ قرار گرفت اما ظاهرا به دلایلی همه چیز به تاخیر افتاد
شرایط به مجدالشمس در جولان اشغالی رسید و اسرائیل آن را متوجه حزب الله دانست و با انجام عملیات دقیق در بیروت فواد شکر شخصیت بلندپایه این جریان را شهید می کند ،حزب الله نیز در شرایط پاسخ بزرگ قرار می گیرد تا شاید آغازی بر جنگ بزرگ میان اسرائیل و لبنان باشد تا تصمیم ها و اراده ها به سطح تنش مدیریت شده اما بسیار ویران کننده در جبهه شمالی برود
🔺اما شوک از اینجا شروع می شود که ترور اسماعیل هنیه در تهران محاسبات را به هم می ریزد و ضامن مدیریت تنش مجددا رها میشود و اسرائیل سعی میکند تهران را در عمل انجام شده که در نوشته های قبلی اشاره کردم بدنبال آن نیست قرار دهد
🔺در چنین شرایطی معادله جدید تهران_تل آویو بر همه چیز سایه می افکند و اسرائیل با ترور هنیه تهران را به بازی میکشاند تا بتواند شعله های جنگ را فراتر از دوگانه لبنان_اسرائیل نشان دهد و افق عمیق تری برای مداخله و تاثیر بر روابط تهران با اروپا و غرب را نشانه رود
🔺همزمانی پاسخ سنگین حزب الله و انصارالله یمن به اسرائیل مهم ترین سناریوی تهران برای بعد از زدن بیروت و الحدیده بود و خروجی آن جنگ لبنان و اسرائیل و تمرکز جبهه مقاومت بر نقاط آسیب پذیر اسرائیل بود
اما زدن اسماعیل هنیه در تهران ،پاسخ نظامی را بزرگ تر و برجسته تر کرد،دقیقا چیزی که اسرائیل بدنبال آن است و برای آن برنامه دارد ،البته ما هم برای عکس آن برنامه داریم
🔺تهران بر اساس قواعد میدان و شعله ور شدن جبهه شمال،تشدید تنش و جنگ مستقیم حزب الله و اسرائیل را در چشم اندازی که از جنگ خاورمیانه و پیروزی نسبی در آن دنبال می کرد پیش می برد تا بتواند ضربات بزرگ حزب الله به اسرائیل و موفقیت آن را در کنار تضعیف حماس قرار دهد و در روند مذاکرات سیاسی دست برتر یا تعادل داشته باشد
🔺اگر تعادل میدانی حفظ نشود و موازنه شکل نگیرد اسرائیل نیازی به روند آتش بس و صلح نمی بیند چرا که رژیم صهیونیستی هزینه دریافتی را کم می بیند و از طرف دیگر حماس را تا حدود زیادی تضعیف کرده است و تا حدودی می تواند اسرای خود در نوار غزه را آزاد کند و از همه مهم تر دسترسی ارادی به تهران و بیروت پیدا کرده است،بنابراین چرا باید دنبال صلح باشد و دقیقا از کدام هزینه سازی ها می ترسد؟
ابوقاسم
•┈┈••✾🌺🌺🌺✾••┈┈•
"اندیشکده مطالعاتی اسراء"
🆔
@asrathinktank