🗣 آخرین پیام سفیر‌‌ ‌ ✍ حامل پیامی از سوی مولایش بود، آمده بود تا امر به معروف و نهی از منکر را زنده کند. تا رسیدن امام مسئولیت سنگین سرپرستی مردم با او بود. وارد شهر که شد مبلغ هفتصد درهم از یکی از دوستانش قرض گرفت تا در شهر غریب بتواند ماموریتش را به انجام برساند. اما مردم دنیا پرست تنهایش گذاشتند و او به دست دشمن اسیر شد. 😔‌ ‌ 🔰 لحظه اعدامش فرا رسید. قبل از شهادت، عمر سعد از او پرسید: آیا در این لحظات آخر درخواستی داری؟ گفت: بله، من در این شهر دوستی دارم که در روز ورودم به کوفه از او هفتصد درهم قرض گرفتم و به او بدهکارم؛ از شما می‌خواهم اسب و شمشیر و زِرهم را بفروشید و طلب او را بدهید و بعد از مرگم بدنم را به خاک بسپارید و به امام حسین علیه السلام نامه ای بنویسید تا به کوفه نیاید . . .‌ ‌ ⚫ بله! مسلم بن عقیل پسر عمو و فرستاده امام حسین علیه السلام، در آخرین لحظات پیامش ادای حق مردم و پایبندی به عهد و پیمان بود.‌ ‌‌ در این روز عزیز، از همه التماس دعا داریم 🤲‌‌ ‌‌ ‌ 🆔️ @asre_shie