بسم الله الرحمن الرحیم 🔰نهضتی دیگر باید! (انقلاب سوم چاره کار است!) مردم شریف ایران، پدران و مادران نگران، متدینین و جوانان باغیرت و باشرم و حیا، رویشهای روزگار سلیمانی و حجی ها، همه شما دهه ی شصتی ها و هفتادی ها و هشتادی ها و نودی ها......! آن روز که آن پیر سفر کرده ، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را انقلاب دومش خواند، به ما آموخت که رمز تداوم و جاودانگی نهضت الهی ۵۷ ، انقلاب هایی دیگر است. و البته بسیاری از ما در مکتب روح اللهی اش ، بدلیل غفلت ها و ندانم کاری ها خوب شاگردی نکرده و اطاعتش ننمودیم. " وداالذین کفروا لو تغفلون عن اسلحتکم و امتعتکم فیمیلون علیکم میله واحده" گرگان در کمین نشسته و دشمنان تشنه به خون شما، آرزویشان غفلت شما از سلاح و داشته ها و متاعتان است تا بلا درنگ از کمین گاه بیرون آمده و هست و نیست شما را بر باد دهند. مگر نشنیدید کلام هشدار گونه مولای مظلوممان را که در خطبه ۲۷ نهج البلاغه فرمودند: " فوالله ما غزی قوم قط فی عقر دارهم الا ذلوا" قسم به خدا قوم و ملتی که اجازه دهد دزد نا بکار به حریم خانه اش وارد شود ، و آنگاه در حریم خانه با او بستیزد تا بیرونش کند، گیرم موفق هم بشود، نیست مگر ذلیل. که عزت و شوکت از منظر مولا وقتی است که قلم پای خصم را بیرون خانه همچون مرد غیور و دلیر میهن ، حاج قاسم سلیمانی، شکسته شود. مردم شریف ایران ( مردان غیرتمند و زنان با نه و پاک سرشت ) حال که مسئولان و مدیران کشور را مصلحت اندیشی فرا گرفته است و حال که نهادهای فرهنگی اعم از حوزوی و دولتی را روز مرگی مفرط احاطه نموده است و حال که ملاحظات قابل تامل، فرایند تصمیم گیری را برای شورای عالی انقلاب فرهنگی و نهادهای وابسته اش و مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای امنیت ملی، کُند نموده و ارباب رسانه و مدعیان فرهنگ و هنر را بیماری مزمن و دانشگاه و محیط های علمی و آموزشی را برخی اساتید و معلمان بی مسئولیت و.... احاطه کرده است ؛ این آحاد مردم انقلابی و باغیرتند که باید مثل همیشه مراغب اوضاع بوده و در تکاپوی نهضتی دیگر از عزت و اقتدار و استقلال کشور هوشمندانه صیانت نمایند. براستی آیا زوزه گرگان گرسنه و در کمین نشسته را نمی شنوید و آیا چنگ و دندان نشان دادن لاشخور ها و کفتارها و کرکسها را نمی بینید که منتظر لحظه غفلت و خواب رفتگی چوپان نماها و نگهبان نماها هستند. آیا قصه پر غصه ی گرگ و شبان را در قصیده شاعر بصیر از مفاخر زنانه این مرز و بوم ( پروین اعتصامی) از یاد برده اید؟ آیا منتظرید آندلس دیگری رُخ دهد ، یا که نقشه شوم و شیطانی استحاله ، فاتحه افتخارات تمدن چندین هزار ساله کشور و میهن عزیزمان ایران را بخواند. کجایند خواص درد آشنا ، کجایند تریبون داران شجاع، کجایند مردان بی ادعا..... این عمار، این ابن التیهان و این ذوالشهادتین ، و این نظرائهم ..... کجایند مطهری ها تا باری دیگر صاحبان اندیشه های الحادی و مارکسیستی و ضد خدائی را افشا و رسوا نمایند ، کجایند بهشتی ها که دوباره از ضرورت تحزب پاک و روش تحلیل بگویند و جهاد تبیین را برایمان تفسیر کنند، کجایند آیت ها و دیالمه ها که بدور روشن از شخصیت زدگی و اسیری میز و صندلی و مقام و اسکورت و محافظ ، لرزه به اندام نفوذی های کثیف و روشنفکر نما های بیمار و نوکر اجانب بیندازند، کجاست مفتح تا سراغی از وحدت حوزه و دانشگاهش بگیرد. کجایند هاشمی نژادها و کامیاب های کمیاب که داد سخن بر آرند و افکار عمومی را از هجمه های مرموز دشمنان آگاه سازند، کجایند مشکینی ها و مصباح یزدی ها که دوباره برایمان درس اخلاق و تربیت و بصیرت بدهند و از حرم اهل بیت (س) جانانه و بدون تعارف و استخاره و ملاحظه دفاع کنند. کجایند شهدای محراب تا (وّوّثّقوا بالقائد فالتبعوه) را فریاد کنند. حال میفهمیم که چرا امیر مومنان علی علیه السلام از سیاهی لشکریان بی خاصیت و پر مدعایش دل بریده بود و سفره دل را نزد شهیدانی همچون عمار پهن می کرد و از عمق جان آه سرد می کشید. ( اوه علی اخوانی) خوش به حال عمارهایی که امامشان در فراغشان بسوزد و ناله سر دهد و البته به خاطرات روزهای بودنشان خشنود باشد و افتخار کند ، و آنها را برادر خطاب نماید.( این اخوانی الذین رکبوا الطریق و مضوا علی الحق) اگر در روزهای پر مخاطره ی فتنه جمل و صفین و نهروان فرمود: "من نام عن نصره ولیه انتبه بوطاه عدوّه" = کسی که بهنگام یاری امام و پیشوایش بخواب رود ، قطعا با لگد دشمن بیدار خواهد شد." ولی دیگر نه قیام توابین در خونخواهی از سیدالشهدا ثمری خواهد داشت و نه انتقام مختار و قیام مردم مدینه جز کشتار و خسارات غیر قابل جبران، عایدی ..... چه زیبا فرمود دیدبان تیز بین انقلاب که باید بموقع و بهنگام خطر، بپاخواست و کاری کرد و الا با ترک امر بمعروف و نهی از منکر که همه جا را پلشتی فرا گیرد حتی اگر خوبان امت هم دعا کنند، فریاد دعایشان بالا نخواهد رفت و شنیده و اجابت نخواهد گردید!