⭕️
تحلیل «حدیثی» چرایی حضور نظامی ایران و محور شیعی در «فتنه شام و جنگ سوریه» قبل ظهور
✍️️ مصطفی امیری
▪️اگر قرار است، سوریه در اختیار «سفیانی» قرار گیرد، چرا ایران وارد جنگی شد که پایان آن، مشخص است؟
▪️از دو بُعد «سیاسی- حدیثی»، میتوان به قضیه نگریست؟
▪️اکنون از نگاه «آیندهپژوهی مهدوی» و صرفا «تحلیل حدیثی» به این مساله، نگریسته خواهد شد.
✅
چرایی حضور ایران در فتنه شام، قبل از سفیانی
▪️فرض کنیم عصر معاصر، عصر ظهور است. در «دیپلماسی خارجی»، باید مولفه «آیندهپژوهی» در اتاق فکر انقلاب، نیز لحاظ شود. نخبگان سیاسی، اساتید دانشگاه و سران نظامی کشور درباره بحران جنگ سوریه، تشکیل جلسه میدهند. استراتژیستها و آیندهپژوهان نیز دعوت شدند.
▪️از آنجا که «فتنه شام» قبل ظهور توسط مثلث «غربی، عبری، عربی» طراحی شده است[1]، باید دیپلماسی سیاسی و توان نظامی «محور مقاومت شیعی»، ضمن دفاع از حریم و مراکز مقدسه در سوریه، تلاش برای کاستن از افزایش قدرت حاکم شام (سفیانی، همپیمان غربیها) در آینده باشد.
▪️طبق گزاره حدیثی در کتاب «الکافی» کلینی[2] که مشابه آن در دیگر کتب معتبر نیز نقل شده است[3]، از امام معصوم درباره
فروش سلاح و کمک نظامی به برخی از طرفهای درگیر در «منطقه شام» -که در جبهه حق، قرار ندارند اما در حال جنگ با «دشمن اصلی» شیعه هستند- سوال میشود
▪️امام معصوم، پاسخ میگویند:
«حتما به اهل شام، سلاح بفروشید و در اختیارشان قرار دهید. زیرا به واسطه این کار، دشمنان اصلی شیعه (رومیها)، از مرزهای بلاد شیعی دور و نقشههای غربیها، خنثی و نابود میشود؛ اما هرگاه جنگ با شیعه رخ داد، دیگر اقدام به فروش سلاح و کمک نظامی به حکومت شام نکنید»[4].
▪️بنابراین هرچند سرنوشت محتوم سوریه بر این تعلق گرفته است که سفیانی بر دمشق[5] مسلط خواهد شد اما شیعه نباید اجازه بدهد «سفیانی مقتدر» بر سوریه تسلط یابد.
▪️ضمن اینکه بازه زمانی حکومت سفیانی بر منطقه شام، کمتر از دو سال خواهد بود[6] که البته بخشی از آن را مشغول جنگ با رقیبان داخلی[7] و بخشی دیگر نیز در حال جنگ با تُرکها[8] در شرق سوریه و نواصب در غرب عراق[9] خواهد بود.
▪️
از اینرو مدت «موقت» دوسال سفیانی با فتنه «طولانی» شام قبل از حضور سفیانی، اصلا قابل مقایسه نیست.
▪️اگر به صرف اینکه قرار است سفیانی بر سوریه مسلط شود پس دیگر نیازی به مداخله نظامی ایران در فتنه شام نیست؛ این تفکر اشتباه است و رگههایی از «اسلام فردی» بدون توجه به «اسلام اجتماعی» و مرزهای عقیدتی است و سوال این است: پس چگونه «امنیت شیعیان» و «مراکز مقدسه» در منطقه شام حفظ شود؟
▪️آیا شایسته است به صرف اینکه پایان فتنه شام، آغاز فتنه سفیانی خواهد بود، از همکاری و تقویت نظامی «مخالفین»ِ سفیانی -که در جبهه مقابل غربیها و حاکمان عربی قرار دارند- چشمپوشی کنیم؟
▪️«اصهب» به عنوان حاکم سوریه در تحولات فتنه شام، مخالف اعراب است[10] و بر سایرین نیز برتری دارد[11] و در تقابل نظامی با «ابقع»- تشکّل نظامی مرتبط با عربها و رومیها- در فتنه شام است[12]
▪️بنابراین «سفیانی» -حاکم آینده سوریه در عصر ظهور- که دشمن اصلی امام عصر است؛ از طرفی بیان گردید «ابقع» نیز با دشمنان (اعراب و غربیها) در ارتباط است. و اگر قرار بر مداخله نظامی در جهت «امنیت» شیعیان منطقه شام و دفاع از «حریم» اهلبیت و «مراکز مقدسه» در سوریه باشد، ناگزیر باید از «اصهب» حمایت کرد و البته الزاما دلالت بر حقانیت «حامیان اصهب» ندارد[13]
▪️با حضور «سفیانی» بر اریکه قدرت، همکاری نظامی و فروش سلاح به حاکم منطقه شام، قطع خواهد شد. زیرا وی، دشمن اصلی امام عصر[14] و همپیمان غربیها[15] و یهودیان[16] است.
▪️اما با تدابیر و استحکامات امنیتی- نظامی محور شیعی، قبل از حضور سفیانی بر اریکه قدرت، شیعیان تا حدودی از اقدامات تخریبی دشمنان محفوظ هستند. شواهد حدیثی نیز بیانگر این است هنگام تسلط سفیانی، شیعیان منطقه شام از شرارتهای وی در امان خواهند بود:
▪️«السُّفْيَانِي...يَخْرُجُ بِالشَّامِ فَيَنْقَادُ لَهُ أَهْلُ الشَّامِ
إِلَّا طَوَائِفُ مِنَ الْمُقِيمِينَ عَلَى الْحَقِّ يَعْصِمُهُمُ اللَّهُ مِنَ الْخُرُوجِ مَعَه»[17]
▪️بیشک، مصداق عبارت «طوائف من المقیمین علی الحق» در روایت مورد اشاره، شیعیان و پیروان امیرالمومنین علی بن ابیطالب میباشند که منطبق بر شیعیان منطقه شام (شیعه حزبالله لبنان و...) است، و ان شاء الله در هنگام تسلط حاکم آینده دمشق و همپیمان غربیها از شر همراهی و بیعت با لشکریان سفیانی و جبهه کفر و شیطان، در امان خواهند ماند.
▪️بنابراین گزاره فوق، دلالت بر این دارد «قبل از حضور سفیانی»، محور مقاومت شیعی در «جغرافیای ظهور» با تمهیدات لازم و آمادگیهای نظامی توانسته است، امنیت شیعیان ساکن منطقه شام را تضمین نماید.
➖➖➖➖➖➖➖
🆔
@AsrZohur110