تو تکرار نمی‌شوی قسمت ۴۵.m4a
25.92M
🎧 خلاصه قسمت ۴۴ میخواست نماز بخونه امانگاه های جاوید آزارش میداد ...نمازش رو شکست وگفت آقاجاوید روبروم نشستی که چی؟ زشته آقا ! جاوید گفت ببین چقدر دوستت دارم بااینکه نمیفهم چرانماز میخونی ولی چون تو میخونی دوست دارم ... ...موقعیت مناسب شد و یه کاغذ براجاوید نوشت و بلاخره لیلیت فرار کرد اما به کجا؟ تصمیم گرفت به مسجدی که اون نزدیکیابود بره با اون وضع پای باندپیچی و.... لیلیت وقتی به مسجد رسیدازخداشرمنده شد و هرگز خودش به خاطر نامردیش نمیبخشید دردش شروع شده بود .... 💔 موافقین تا ادامه ماجرارو امشب بشنویم ؟ باهم بقیه ماجرارو بشنویم 🎙 با خوانش هنرمندانه ی نویسنده ی کتاب مطهره‌پیوسته ༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ تنهاکانال رسمی بانوان حرم https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c