.
👀 | نظام باورهای
زشت و کج و کوله دارند!
_ یکی از موانع اساسی در ارتباط با خود و دیگران و سنجه ارزشمند یا بی ارزش بودن عنصر انسانی، کمال طلبی است.
بگذارید مثالی بزنم ؛ کمال طلبی در ساحت اخلاقی یعنی شخص باور دارد اگر به اهدافم نرسم خودم را نخواهم بخشید و این به مثابه خود تخریبی و و شخص به خود سرزنشی گرفتار است و چون به اهدافش نمی رسد خودزنی می کند یا دگر زنی البته در ساحت ذهن و کردار و رفتار ناشایست با دگران و خروجی خودزنی ،تضعیف اراده است و اینکه فضای ذهنی خود را مسموم می کند و با خود تحقیری به دگر تحقیری
می رسد.
عنصر متعارف در این قبیل موارد به قله نگاه می کند و به پیشرفت هایش که به بخشی از اهدافش رسیده است توجه می کند و دنبال پایش علل ناکامی ها است که چرا به شصت درصد اهداف تعریفی ، دست نیافته ام اما عنصر کمال طلب سعی باطلش در چشم دوختنش از کامیابی ها و تمرکز و فوکس بر ناکامی هاست.
بدانیم نظام باورها و ارزش ها تا زمانی که دنیوی و تعلق خاطرهای نفسانی است ،شخص چون به این تعلقات که نظام باورها و ارزش های او را تشکیل می دهد دست نمی یابد خود را عنصری بی ارزش تلقی و به تبع آن عنصری سست اراده و زبون خواهدبود که جز توقف و شاید پس رفت و ارتجاع در سبد ارادی او شکل نخواهد گرفت.
نیک اندیشانه ، تغییر نظام ارزش ها و باورهاست که عنصر انسانی را وارد فرآیند ارزش گذاری اصیل می کند.
این که در روایات قدر آدمی بر حسب نظام باورهایش سنجش می شود به این جهت است که نظام باورهای مادی همیشه منجر به خودزنی یا دگر زنی و تروماهای حاد ذهنی است.
ما مسافریم کلید واژه این رهیافت جهت تثبیت نظام باور ها و ارزش های انسانی است.
بیهوده کلام را اطاله نخواهم داد ولی آنان که افکاری مسموم وعناصری زبون و سست بنیاد و اراده هستند کسانی هستند که نظام باورهای زشت و کج و کوله دارند.چون منفصل از نظم اصیل وحی تبار ، فکر ،عمل و طی طریق می کنند.
آیا نظام ارزش سنجی مادی، سنجه تراز برای ارزش گذاری عنصر انسانی است و او را عروج خواهد داد یا به اسفل درکات تنزل خواهد داد؟!
ارزشمندی عنصر انسانی به ظواهر و تعلقات ناپایا نیست بلکه ارزشمندی عنصر انسانی به نظام باورها و ارزش های اوست، شاید بلعم باعورا در منظری مادی ارزشمند ولی در نظام ارزش گذاری وحی تبار، مثلش ، مثل سگ است.
✍ | محمودی
✔️ |
@ataleb