❣‍ مادر و پدرهایی که از کودک خود عاصی هستند بخوانند! این جمله را وقتی فهمیدم که زمانهایی که عجله داشتم، سرم درد میکرد، از دست کسی یا چیزی کفری بودم یا هزارتا کار داشتم و نمیدانستم کدامشان را اول انجام دهم، وقتی توی ترافیک مانده بودم و ماشین ها بی هوا جلویم می پیچیدند توی هر رفتار بچه و هر کلمه های که از دهانش خارج می شد، چیزی بود که مرا از کوره در ببرد. برای هر حرکت نابجایش یک فریاد و تهدید توی هوا ول می دادم و مدام این سوال توی سرم وول می خورد که این بچه چرا اینقدر یک دنده است چرا اینقدر حرف می زنه ؟چرا این قدر یواش راه میره؟ چرا….؟ اما او فرقی نکرده بود من کم حوصله بودم. وقت هایی که سرحال بودم، خبر خوشی شنیده بودم، وقتم آزاد بود، همه چیز آرام بود و من خوشبخت بودم، برای همان کارها و همان کلمات ذوق می کردم که چقدر این بچه شیرین است، چه خوب حرف می زند، چقدر اعتماد به نفس دارد، چه پشتکاری دارد و … مادر یا پدر شدن مثل این می ماند که آدم دوباره به خودش معرفی شود. من با فرزندم چهره هایی از خودم رادیدم که هرگز نمی دانستم در من وجود دارند. من کم حوصله باشم همه بدند! همه اشکال دارند! همه می خواهند مرا اذیت کنند! من شاد باشم همه خوبند و با گذشت. ما همه ذات خودمان را تفسیر می کنیم. دیگران را خوب یا بد می دانیم درحالیکه اینگونه نیست! باید برای فرزندانمان وقت بگذاریم و همیشه به این فکر کنیم که آنها از ما الگو می گیرند.! 💚 ─━━━━⊱🐣⊰━━━━─ ♡•• @farzande_nikoo