د که تنها براى تقویت همان سلطه رسانه اى هستند. در این نوع استعمار، به دنبال استحاله فرهنگى هستند. استعمار فرانو عبارت است از: تسخیر هویت ملت ها از طریق دخالت توجیه شده در شئون آنها با استفاده از اهرم تبلیغات رسانه اى و اطلاعات و داده هاى به ظاهر صادق. در این نوع استعمار، دولت هاى استعمارگر با موجه جلوه دادن دخالت خود در امور ملت هاى دیگر، ابزارهاى سیاسى و فرهنگى جوامع گوناگون را به نفع خود مصادره مى کنند. استعمار فرانو نشان دهنده نوعى نفوذ اجتماعى از طریق فن آورى هاى نوین ارتباطى است که به مدد آن کشورى، تصورات، باورها، ارزش ها، معلومات و هنجارهاى رفتارى و نیز روش هاى زندگى خود را بر کشورهاى دیگر تحمیل مى کند. در این مسیر، شرایطى پدید مى آید که اشکال فریبنده تر و پنهان تر هجوم فرهنگ سلطه جو در لواى جهانى شدن برترى مى یابد و ملى کردن سبک ها و الگوها، که محور اصلى تولیدات فرهنگى امپریالیستى را شکل مى دهد، مورد توجه استعمارگران عصر ارتباطات قرار مى گیرد. امروزه مخالفان امپریالیسم، جهانى شدن را در جهت استعمار فرانو تلقى مى کنند که هدف آن را استیلاى همه جانبه بازیگران قدرتمند جهانى بر دیگران مى دانند. ویژگیهای استعمار فرانو 1- اولویت سیطره فرهنگی بر سیطره نظامی 2- توجه به کانون های سرمایه داری جدیددر جهان سوم برای تحقق استعمار 3- کمرنگ کردن نقش دولتها 4- از بین بردن نظم داخلی کشورها از طریق ایجاد شورشهای جمعی 5- ازمیان برداشتن امنیت فردی و اجتماعی 6- یکنواخت کردن دنیا 7- ترویج عناصر فرهنگ بیگانه از طریق جاذبه های تولید رسانه ای (ماهواره ،اینترنت، سینما و...) 8-وابستگی اقتصادی وگسترش بازار مصرف 9- گسترش فرایندهای فرد گرایانه (به انزوا کشاندن افراد و کمرنگ کردن مشارکت اجتماعی) 10- کنترل شدید وزمینه سازی جاسوسی گسترده 11- ایجاد نابرابری افزون تر و ایجاد بحران های اجتماعی وفرهنگی و از خود بیگانگی فردی 12- استفاده از حربه های تبلیغاتی وتکنیک های خاص نفوذ نظیر: جنگ روانی، تحریف، ناامنی، ایجاد تعارض، اعتبار بخشی کاذب، تهدید و تطمیع، گسترش فحشاء، ارائه نظر به جای حقیقت، جوسازی، شایعه، سانسور واقعیتها، ادامه حربه ها، توجیه کردن، شستشوی مغزی، القای یاس، دروغ، تشنج والتهاب، مظلوم نمایی، جعل خبر، تضعیف روحیه، جاسوسی، ایجاد ترس، تجاهل عمدی، استفاده از فساد. استعمار فرانو و جهانی شدن [۸/۹،‏ ۱۱:۲۲] H؛s: در عصر حاضر ما شاهد تحولات بزرگى در ساختارهای مختلف هستیم. یکى از این ساختارها، ساختارهاى ارتباطى و اطلاعاتى است که به گونه اى شگرف متحول شده اند و در خدمت اهداف استعمار فرانو هستند. استعمارگران براى این که هویت جدیدشان محفوظ بماند، دست به نظریه پردازى زده اند. از جمله نظریه هاى آنها، نظریه «جهانى شدن» است. استعمار فرانو آن چنان با فرایند جهانى شدن درآمیخته شده است که گویى تمایزى بین این دو وجود ندارد.شاخصه هاى استعمار فرانو را مى توان به موارد اساسى جهانى سازى در عرصه هاى اقتصاد، سیاست و فرهنگ تقلیل داد که هر یک ازاین موارد به صورت ذیل است: الف. اقتصاد از لحاظ تاریخى، تقدم و برترى به جهانى شدن اقتصادىتعلق دارد و از بعد استعمارگرى نیز تقدم به استعمار اقتصادى ممالک اختصاص دارد. پیشرفت هاى خارق العاده در رایانه اى کردن امور و مخابرات مانند نظام هاى دیجیتالى و فن آورى ماهواره اى هم در پیشبرد فرایند جهانى شدن اقتصادى در سال هاىاخیر نقشى بسزا داشته اند. در نتیجه ى چنین تحولاتى، امروزه بسیارى از کالاها وخدماتى که تاکنون قابل تجارت نبوده اند، در مدار تجارت جهانى قرار گرفته اند(گل محمدی، احمد، جهانی شدن ، فرهنگ، هویت. تهران: نشر نی ، 1381، ص 6). در عرصه اقتصاد، گسترش فعالیت شرکت هاى بزرگ چند ملیتى، آزادسازى تجارت یا تجارت آزاد از طریق سازمان تجارت جهانى از ابزارهاى اساسى استعمار فرانو محسوب مى شود. برآورد شده است که در اواسط دهه ى نود، 45000 شرکت چند ملیتى مادر، قریب280هزار سازمان وابسته را کنترل مى کردند. از این تعداد، 37 هزار شرکت (قریب 82درصد) به یکى از چهارده کشور پیشرفته جهان تعلق داشتند و دفتر مرکزى 90 درصد آنهادر جهان توسعه یافته قرار داشت. شرکت هاى مورد نظر در سال 1996 قریب هفت تریلیوندلار فروش داشتند که بیش از ارزش کل تجارت جهانى (2 / 5 تریلیون دلار)بود. گسترش فضاهاى فراجهانى موجب تسهیل گسترش انباشت مازاد به بخش هاى مصرفىشده است. مصرف گرایى رفتارهایى را توصیف مى کند که اشخاص با شور و اشتیاق زیاد،انواعى از کالاها را، که موجب نوعى ارضاى آنى اما زودگذر مى شود، به دست مى آورند ومعمولا به سرعت آنها را دور مى اندازند. در این نوع مصرف، ارضاى تمایلات زودگذر، به ویژه میل به چیزهاى نو، سرگرمى، خیال پردازى، مد و لذت از اهمیت برخوردارند. درنتیجه ى افزایش قیمت ها، که منجر به تولید بیشتر مى شود، و عمر نسبتا کوتاه محصولات، که منجر به خریدهاى زیادتر مى شود،