⏺ سلسله مباحث در زمینه «امام شناسی»
⏺ امام شناسی(2)
🔸امامت به معنى رهبرى جامعه(مرجعیت سیاسی)
🔽امامت به معنى اوّل همين رياست عامّه(رهبری اجتماع) است؛
يعنى پيغمبر كه از دنيا مى رود، يكى از شؤون او كه بلاتكليف مى ماند رهبرى اجتماع است.
اجتماع زعيم مى خواهد و هيچ كس در اين جهت ترديد ندارد.
زعيم اجتماع بعد از پيغمبر كيست؟
🔽اين است مسأله اى كه اصل آن را، هم شيعه قبول دارد و هم سنّى؛ هم شيعه قبول دارد كه اجتماع نيازمند به يك زعيم و رهبر عالى و فرمانده است و هم سنّى، و در همين جاست كه مسأله خلافت به آن شكل مطرح است.
🔽 شيعه مى گويد پيغمبر صلى الله عليه و آله رهبر و زعيم بعد از خودش را تعيين كرد و گفت بعد از من زمام امور مسلمين بايد به دست على عليه السلام باشد
و اهل تسنن با اختلاف منطقى كه دارند، اين مطلب را لااقل به شكلى كه شيعه قبول دارد قبول ندارند و مى گويند در اين جهت پيغمبر شخص معينى را تعيين نكرد و وظيفه خود مسلمين بوده است كه رهبر را بعد از پيغمبر انتخاب كنند.
پس آنها هم اصل امامت و پيشوايى را- كه مسلمين بايد پيشوا داشته باشند- قبول دارند منتها آنها مى گويند پيشوا به آن شكل تعيين مىشود و شيعه مىگويد خير، به آن شكل تعيين شد؛ پيشوا را خود پيغمبر اكرم به وحى الهى تعيين كرد.
🔽 اگر مسأله امامت در همين حد مى بود (يعنى سخن فقط در رهبر سياسى مسلمين بعد از پيغمبر بود) انصافاً ما هم كه شيعه هستيم، امامت را جزء فروع دين قرار مىداديم نه اصول دين؛
مى گفتيم اين يك مسأله فرعى است مثل نماز.**
🔽 اما شيعه كه قائل به امامت است، تنها به اين حد اكتفا نمىكند كه على عليه السلام يكى از اصحاب پيغمبر، ابوبكر و عمر و عثمان و صدها نفر ديگر حتى سلمان و ابىذر هم يكى از اصحاب پيغمبر بودند و على عليه السلام از آنها برتر بوده، افضل و اعلم و اتْقى و الْيَق از آنها بوده و پيغمبر هم او را معين كرده بود.
نه، شيعه در اين حد واقف نيست؛
دو مسأله ديگر مى گويد كه اصلًا اهل تسنن به اين دو مسأله در مورد احدى قائل نيستند، نه اينكه قائل هستند و از على عليه السلام نفى مى كنند.
يكى مسأله امامت به معنى مرجعيّت دينى
- و دیگر امامت به معنای ولایت(مرتبه سوم امامت) است که اوج مفهوم امامت بوده و كتابهاى شيعه پر است از اين مطلب-
▪️مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى، ج4، ص: 719- 716- با تلخیص و ویرایش-
—————————
🇮🇷
مجموعهی فرهنگی سنگر 🇮🇷
🇮🇷
سنگر جنگ نرم 🇮🇷
🇮🇷
سنگر سردار دلها 🇮🇷