▪️فلسفه ارزش گریه بر امام حسین(ع)
⭕️ تامّلی در روایت مشهور « مَنْ بَكى اوْ أَبْكى اوْ تَباكَى وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ »
🔹اين عزادارى كه بحق درباره اش گفته شده:
«مَنْ بَكى اوْ أَبْكى اوْ تَباكَى وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ »
كه حتى براى «تباكى» (خود را شبيه گريه كننده قرار دادن ) هم ارزش فراوان قائل شده،
در اصلْ فلسفه اش تهييج احساسات عليه يزيدها و ابن زيادها و به سود حسين ها و حسينى ها در طول زمان بوده است
🔸در شرايطى كه حسين به صورت يك مكتب در يك زمان حضور دارد
و سمبل راه و روش اجتماعى معين و نفى كننده راه و روش موجود معين ديگرى است،
يك قطره اشك برايش ريختن واقعاً نوعى سربازى است.
🔹در شرايط خشن يزيدى، در حزب حسينى ها شركت كردن و تظاهر به گريه كردن بر شهدا نوعى اعلام وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه اهل باطل و در حقيقت نوعى از خود گذشتگى است.
🔸اينجاست كه عزادارى حسين بن على يك حركت است، يك موج است، يك مبارزه اجتماعى است.
🔹اما تدريجاً روح و فلسفه اين دستور فراموش مىشود و محتواى اين ظرف بيرون مى ريزد
و مسئله شكل يك عادت به خود مىگيرد كه مردمى دور هم جمع بشوند
و به مراسم عزادارى مشغول شوند،
🔸بدون اينكه نمايانگر يك جهتگيرى خاص اجتماعى باشد
و بدون آنكه از نظر اجتماعى عمل معنى دارى به شمار رود،
🔹فقط براى كسب ثواب (كه البته ديگر ثوابى هم در كار نخواهد بود)
مراسمى را مجرّد از وظايف اجتماعى
و بى رابطه با حسين هاى زمان
و بى رابطه با يزيدها و عبيداللَّه هاى زمان بپا دارند.
🔸اينجاست كه حركت تبديل به بنياد يعنى عادت شده
و محتواى ظرف بيرون ريخته
و ظرف خالى باقى مانده است.
🔹در چنين مراسمى است كه اگر شخص يزيد بن معاويه هم از گور بدر آيد حاضر است كه شركت كند، بلكه بزرگترين مراسم را بپا دارد.
🔸در چنين مراسم است كه نه تنها «تباكى» اثر ندارد،اگر يك من اشك هم نثار كنيم به جايى برنمى خورد.
📙مجموعه آثار استاد شهيد مطهری، ج24،صص۷۹و۸۰