✍️پیش از انقلاب چون در دوران مبارزه بودیم، همۀ مردم احساس تکلیف و خطر می کردند و هرکس به اندازۀ بضاعتش برای قطع ید طاغوت و استبداد و استعمار تلاش میکرد. ✔️با آنکه مردم نه آزادی بیان داشتند، نه امنیت جانی، نه حق اعتراض، نه رسانه، نه تریبون و نه امکان بهره مندی راحت و آسان از رهنمود ها و هدایت های رهبری، و در فضای اختناق و وحشت طاغوت، هرگونه حرکتی به شدت سرکوب میشد، تک تک آحاد جامعه بار تکلیف و مسئولیت را بر دوش خویش احساس میکردند و هرکس به اندازۀ خود و در جایگاه خود به دنبال کشف حقیقت، روشنگری، دشمن شناسی و صرف هزینه بود، به مبارزه می پرداخت و بار حق را به دوش میکشید. ✔️اما پس از انقلاب با تئوریزه کردن فریب "اتمام مبارزه"، "پیروزی انقلاب" و "پایان دوران انقلابی گری" رفته رفته مردم را به این جمع بندی رساندند که کار تمام شده و توطئه و دشمنیِ دشمن پایان یافته. شما آسوده بخوابید که ما بیداریم! ✔️مردم خاطرشان جمع شد که خب ! نهادهایی هستند که بار "تکلیف" را به دوش بکشند. نهادی که امربه معروف کند، نهادی که نظارت کند، نهادی که تبلیغ و تبیین نماید، نهادی که مبارزه کند، نهادی که دشمن شناسی کند و نهادی که مبارزه کند. ✔️رفته رفته "مبارزه" و "انقلابی گری" و "تشخیص" و "دشمن ستیزی" و "حق گویی" و "مطالبه گری"، "مونوپولی" شد و گویی فقط نهاد ها و شخصیت ها و خواص وظیفه و صلاحیت "مبارزه" داشتند. ✔️مردم، یا دروغِ پایان دشمنی و پایان انقلابی گری را پذیرفته اند و تمامِ توطئه ها و دشمنی ها و خباثت های داخلی و خارجی را نادیده گرفته و ضعف ها و کمبود ها و دزدی ها را به انقلاب و حکومت اسلامی و دینی ربط میدهند. یا اگر ادامۀ مبارزه و انقلاب را قبول دارند، چشمشان به دهن فلان شخصیت و بهمان نهاد است تا پیش قدم تشخیص و اعلام خطر و مبارزه شود. ✔️مردم، نه تنها احساس تکلیف نمیکنند و خودشان به تحقیق و تبیین و مطالبه گری و انقلابی گری نمی پردازند، بلکه دستورات و رهنمود هایی که رهبری بدون واسطه با آنها در میان میگذارد را نیز، پس از تفسیر به رأی و تأیید و صلاحدید نهاد ها و خواص و شخصیت ها، دنبال میکنند. ✔️و اگر آن نهاد و شخصیت، تشخیص اشتباه داد، اسیر رودربایستی های حزبی بود، درگیر نفوذ بود، دهانش را به شیوه ای مادی یا غیر مادی بسته بودند، درگیر غرور و حب و بغض شخصی بود و در جایی که میبایست فریاد حق بزند، نزد، جایی که باید مبارزه کند تنبلی کرد، جایی که باید سکوت کرد جنجال به راه انداخت، ملتی را به همراهش گمراه خواهد ساخت. ✔️مردم مدام به خود و یکدیگر میگویند اگر خطری بود فلان نهاد جلوگیری میکرد، اگر حرکتی لازم بود فلان شخصیت اشاره میکرد، اگر فلانی خائن بود، بهمان شخصیت تشخیص میداد. ما که از فلانی و بهمانی بیشتر نمیفهمیم! ✔️و البته چیزی که این میان خاک میخورد فرمایشات امام راحل در خصوص آخوند فاسد و اسلام انگلیسی است. دستوراتش مبنی بر انداختن عمامه از سر آخوند خائن است. رهنمود هایش در خصوص حفظ انقلاب از نااهلان است. ✔️همچنین سخنان رهبری است در خصوص با بصیرت تر بودن بسیاری از جوانان نسبت به خواص، فرمان آتش به اختیار، مرز بندی با فتنه، اصلی فرعی کردن مسائل، شاخص های انقلابی گری، نداشتن هیئت سکولار و بیشمار فرمان اینگونۀ دیگر. ✔️امروز برای حفظ انقلاب و حراست از خون شهیدان و حفاظت از دستاوردهای مستضعفینی که 40 سال است به پای انقلاب هزینه داده اند، تک تک ما مردم باید احساس تکلیف کنیم و سینه به سینه خیانت ها را فریاد بزنیم و سکوت مرگبار خواص و کمکاری خفت بار نهاد ها و شخصیت ها را در هم بشکنیم. ✔️امروز روزی است که اتاق عملیات ها و سامانه های حفظ و حراست کشور در این کارزار به تصریح رهبر معظم انقلاب دچار اختلال است و میبایست آتش به اختیار عمل کرد. میبایست هرجا دشمن را تشخیص دادیم منتظر صدور فرمان آتش از این و آن نباشیم، خودمان شلیک کنیم. ✔️آن نهاد و شخصیت و تریبون دار و خواصی که ما منتظریم دشمن را تشخیص بدهد، طرح عملیات بریزد و یا فرمان حمله و شلیک را صادر کند، خودش در گیر نفوذ و رودربایستی و سبیل چرب کنی و حب و بغض و خواب آلودگی است. ✔️امروز باید کمیته های مردمی تشکیل داد و همه جا حضور داشت و در هیچ زمینه ای غافلگیر نشد. باید خودمان شناسایی کنیم، خودمان طرح حمله داشته باشیم و خودمان حمله کنیم. ✔️ندیدید در 48 ساعت ابتدایی اغتشاشاتی که با شبیخون بنزینی کلید زدند شوراهای تأمین استان دست روی دست گذاشته بودند و هیچ برنامه ای برای کنترل عواقب شبیخونی که خود ترتیب داده بودند ، نداشتند !