⚠️چگونه عارفان کذاب را بشناسیم ⁉️
♦️ در عصر حاضر افراد زيادى ادعاى دروغين معنويت و عرفان سردادهاند و انسانهاى زيادى را فريب دادهاند.
🔷 انسانها به سبب فاصله گرفتن از خدا، دچار خلأ معنوى شدهاند و اين مدعيان دروغين از اين خلأ درونى سوء استفاده كرده، خود را مأمنى براى تخليه و پاسخ به اين احساسِ حقيقى درونى مىدانند.
🔻 از ویژگیهای بارز عارفان کذاب که میتوان آنها را تبیین کرد عبارتاند از:
♦️ خودپرستی:
🔷 از بارزترین نشانههای عارفان منحرف و کاذب آن است که اصولاً اعتقادی به خدا ندارند و اگر اعتقادی هم مطرح میشود انحرافی است.
🔶 از جمله این عارفان دروغین رهبران فرقههای نوظهور هستند که نوعاً مبتنی بر تفکرات اومانیستی، خود را همه کارهی عالم دانسته و اینگونه به پیروان خود وانمود میکنند که به جای توسل به خدا برای حل مشکلات باید به پیرو و مرشد که رهبری فرقه را دارد متوسل شوند به این عبارت که در کتابهای فرقهی اکنکار آمده است دقت فرمایید:
🔷 «هرکسی که تمرینات معنوی اک را انجام دهد متوجه میشود که زندگی او به خوبی اداره میشود. این بدان سبب است که اداره کننده حقیقی زندگی او ماهانتا است. اگر کسی انتظار دارد سفر روح کند باید با ایدهی وجود استاد زندهی اک مشکلی نداشته باشد؛ زیرا استاد وسیله رسیدن به سرزمینهای خداوند است، که روح الهی آن را در اختیار ما قرار داده است. در مدرسهی اک هیچ روزانهای وجود ندارد که یک بچه بتواند به وسیله آن از دید استاد بیرون رفته و گم شود.»[1]
🔶 این رهبران که همواره خود را عارف و سالک میدانند براساس میلهای نفسانی خود به مخاطبان جاهل القا میکنند که ویژگیهای آنان را در این عالم کسی جز آنها ندارد. به عنوان مثال سایبابا معتقد است که خداوند در او حلول کرده است.
🔷 اصولاً سایبابا تصوری روشن از خدا در گفتههای خود ارائه نمیدهد و از آنجا که او از تعالیم و اندیشههای بودا الهام گرفته است بنابراین در تعالیم او جایی برای خدا وجود ندارد.
🔶 سایبابا با این نگرش و با انجام سحر و جادو خود را همهکاره معرفی میکند و متأسفانه بسیاری افراد از کشورهای مختلف به شهر آشرام، محلی که او است میروند و آنگاه او از میان جمعیت میگذرد و سپس گردی سفیدرنگ از سر انگشتانش بیرون میآید که فضا را معطر کرده و گاهی از هوا به افراد، جواهرات گرانقیمت میدهد و باعث دگرگونی شرکت کنندگان شده و اینگونه خودنمایی میکند.[2]
♦️ شریعتستیزی:
🔷 عارفان کاذب همواره منکر شریعت شده و سمت و سوی تفکرات پیروان خود را به شریعتستیزی سوق میدهد. آنها با این روش بهتدریج سعی میکنند پیروان خود را به اباحهگری و بیبند و باری دعوت نموده و با دستورالعملهای ساختگی فاصلهای عمیق بین آنها و آموزههای دینی ایجاد نمایند.
🔶 به عنوان مثال توئیچل رهبر سابق اکنکار، از زبان رهبر افسانهای خود (ربازار تارز) میگوید: «هر دینی را که امروز در قدرت است نام ببر و من به تو نشان خواهم داد که فقط و فقط زاییده یک وجدان اجتماعی است نه حقیقتی که از جانب سوگماد آمده باشد، همهی آن قوانینی که به عنوان قوانین الهی شناخته شدهاند چیزی نیست جز یک وجدان اجتماعی متحول شده... این ادیان بزرگ هیچ محتوایی را بازگو نمیکنند مگر پیکری را از احکام و مقررات که از جانب قشر روحانیت رسمی برای تحت کنترل داشتن پیروانشان تنظیم شده است تا بدان وسیله عنان سیاسی و اقتصادی تودههای مردم را به دست گیرند.»[3]
♦️ تبلیغ کثرتگرایی:
🔷 رهبران فرقههای نوظهور معتقدند که برای رسیدن به مطلوب مورد نظر آنها لازم نمیباشد دینِ خاصی داشته باشیم بلکه طرفدارانِ همهی آیینها، ادیان و گروههای مختلف را فارغ از دین و مذهب به طرف خود دعوت نموده با این ترفند بر همه ادیان و آیینها مهر تأیید میزنند.