❌ ۱۰۶۵شبهه .....اما در جامعه‌ای که «تقلید» و تمکین و سکوت و مدح و ارادت و دست‌بوسی و تقدس، قاعده مسلط است، هرگز روحیه و مهارت هم‌شنوی، پرسش‌گری و نقد شکل نمی‌گیرد. پای منبر کدام روحانی، دیده‌اید که یک نفر پرسش کند و او نیز خود را موظف به پاسخ بداند؟ اصلا این حکومت دارد شکست می‌خورد چون کشور را هم مثل مجلس روضه اداره می‌کند: یک‌طرفه و تک‌گویانه. تقلید از یک فقیه از جنس مراجعه به یک متخصص مثل پزشک نیست. پزشک نمی‌گوید اکنون که مرا به عنوان پزشک انتخاب کردی، تو مرا اَعلَم از دیگران می‌دانی بنابراین از این پس در همه بیماری‌هایت باید به من مراجعه کنی و دیگر حق نداری سراغ پزشکان دیگر بروی. پزشک نمی‌گوید حالا که آمدی سراغ من، از این پس هرگونه پول و وجوهاتی که می‌خواهی در امور پزشکی صرف کنی را یا باید به من بدهی یا با نظر من خرج کنی؛ و حتی وقتی بیمار نیستی باید بخشی از درآمدت را به من بپردازی. پزشک با بیمار گفت‌وگو می‌کند، به او اجازه پرسشگری می‌دهد و توضیح می‌دهد که بیماری او دقیقاً چیست و چرا این نسخه را برای او پیچیده است؛ اگر پزشک در تشخیص و تجویز خود خطایی بکند بعد از مدت کوتاهی آشکار می‌شود آنگاه بیمار می‌تواند برنامه ‌درمانی یا پزشک خود را عوض کند و مجبور نیست تا آخر عمر یک نسخه را دنبال کند و آسیب‌های احتمالی آن را متحمل شود. پزشک با آمدن داروها و فناوریهای جدید برای تشخیص و درمان، از آنها استفاده می‌کند و پیوسته ابزارها و روش‌های خود را بهبود می‌دهد و به تجهیزات یا داروها و روش‌های درمانی گذشته خود دلبستگی و تعهدی ندارد و برایش مقدس نیستند. در پزشکی چیزی به‌نام «مشهور علما» وجود ندارد. یعنی این‌جوری نیست که اگر تاکنون همه پزشکان قبلی، برای درمان یک بیماری یک نظر واحدی داشته‌اند، دیگر هیچ پزشکی جرأت نکند یک راه‌حل یا روش درمانی متفاوتی را معرفی کند و به‌کار گیرد.... اکنون بیایید و در بندهای بالا، به جای کلمه پزشک، واژه «مرجع تقلید»، به جای کلمه بیمار، واژه «مقلد» و به جای کلمه «درمان»، واژه «حکم فقهی» را بگذاریم، آنگاه دیگر هیچکدام از گزاره‌ها صادق نخواهد بود. صدوبیست سال است ایران وارد دنیای مدرن شده است و تلسکوپ و ابزار رصد در اختیار این جامعه است، اما هنوز مراجع ما نتوانسته‌اند در گفت‌وگوی با یکدیگر این همه اختلاف در مساله حلول ماه را حل کنند و به یک راه حل معقول و مشترک برسند و جامعه از این تشتت برهانند. ✅ پاسخ ✍️ حجت‌الاسلام دکتر 🔹مقدمه به نظر می رسد علت اینکه شبهه‌پرداز تخریب مرجعیت را از طریق مقایسه مرجع تقلید و پزشک طراحی کرده، آن است که معمولاً در پاسخ به چرایی تقلید گفته می شود در هر امری مثلاً پزشکی باید به متخصص آن مراجعه کرد. حال این شبهه افکن به خیال خود با مقایسه های مغالطه آمیز به دنبال آن است تا بر رد تشابه، تقلید را از مرجع را زیر سوال ببرد. در حالیکه پیش از هر توضیحی یادآوری می کنم همواره در تشبیه تنها یک یا چند «وجه شبه» بیشتر وجود ندارد و وجوه افتراق (تفاوت) بسیار بیش از وجوه تشابه است. یعنی ممکن است در پزشکی مسائلی وجود داشته باشد که هیچ شغل دیگری با آن قابل قیاس نباشد همینطور سایر مشاغل و همینطور نسبت به متخصصان دینی. مثلاً ممکن است گفته شود که اگر پزشک در تشخیص خود اشتباه کند قابل شکایت است در حالیکه اشتباه مجتهد قابل شکایت نیست. خب مجتهد را باید در این خصوص با حقوق دانها مقایسه کرد که مثلاً اگر حقوق دان یا حقوق دان هایی در امر قانون گذاری اشتباه کردند، مثلاً زمانی سن رای دادن را ۱۸ سالگی قرار دادند بعد به نظرشان رسید آن را عوض کنند و ۱۷ کنند، آیا این تغییر نظر که موجب شده عده ای از حق انتخاب محروم شوند، قابل دادرسی هست؟ البته این فقط یک مثال بود برای تفاوت ها و بیان اینکه در تشبیه تقلید با پزشکی یا هر تخصص دیگر تنها چیزی که مدنظر است اینکه عقل حکم می کند در هر رشته ای به متخصص آن رشته مراجعه کرد و سوالات مربوطه را پرسید. پس از این مقدمه مروری سریع بر مغالطه های متن فوق داشته باشیم ... 👇 🆔 @shobhe_shenasi