@atna_ir☀️ دوره جامع تدریس مجازی جلسه هفتاد و پنجم(۱) بسم الله الرحمن الرحیم به این مسئله پرداخته شد که مشکل امام صادق(ع) در تحول و دگرگونی حکومت زمانه به بنی­عباس و رسیدن حکومت به منصور عباسی و تداوم آن، با چه اموری بود و طرف مقابل چگونه عرصه را بر دین و دینداران واقعی تنگ می­کردند. به بیان دیگر، اگر معتقد باشیم یهود کماکان در حال اثرگذاری بود، نوع اثرگذاری آنها چگونه و به چه شکل بود؟ ✍️به این‌جا رسیدیم که حرکت‌هایی که بعداً به حرکت­های علویون مشهور شد، چگونه بوده و آیا تاریخ، واقعیت این حرکت­ها را منعکس کرده است یا اینکه آنچه در تاریخ بیان شده است، ساخته و پرداخته حکومت­های آن زمان بوده و واقعیت این حرکت­ها چیز دیگری است؟ 🔷احتمال وجود تقیه در روایاتی که زیدبن‌علی را مورد مذمت قرار می‌دهند 🔶در مورد زیدبن­علی­بن­الحسین عرض شد آن چیزی که از روایت و سیره شیعه استفاده می­شود، این است که شخص زید انسانی خوب و مورد تأیید و دارای نیت خوبی بوده است؛ اما شاید در انتخاب شیوه، دچار اشتباه شده است. دلیل اینکه این مطلب با تردید بیان می­شود، این است که نمی­توان نسبت به روایاتی که در آنها اهل­بیت(ع) نسبت به زید تعریض زده­اند، حساب باز کرد. به عبارتی، احتمال دارد روایاتی که در آن علیه زید تعریض زده شده و مخالفت شده است، از باب تقیه باشد. صحبت کردن درباره زید، راحت­تر از صحبت کردن درباره زراره نیست. روایات ذامه با سند خوب از امام صادق(ع) درباره زراره وارد شده است. این روایات قطعا از روی تقیه صادر شده است؛ چون امام صادق(ع) جهت حفظ موقعیت زراره، این مطالب را بیان می­فرمودند. زراره، خزانه­دار و مسئول خزانه منصور دوانیقی بود و هرکس پول می­خواست، می­بایست حواله مبلغ مورد نظر را به زراره تحویل دهد تا زراره، آن مبلغ را به او بدهد. اگر ارتباط زراره با امام صادق(ع) لو می­رفت، جان زراره به خطر می­افتاد؛ لذا این روایاتِ تقیه­ای بیان شده است. حضرت به‌گونه­ای با زراره برخورد می­کردند که انگار زراره فردی مانند ابوحنیفه است و رفت‌وآمد زراره با امام(ع) همانند رفت‌وآمد ابوحنیفه و شرکت او در درس امام(ع) بود؛ به‌دلیل اینکه ائمه اطهار(ع) کمترین قدرت را از لحاظ تعداد شیعه در زمان بنی­امیه و بنی­عباس داشتند. شیعه به تعریف امروزی از زمان حضرت امیر(ع) رو به ازدیاد نهاد و از تعداد چهار نفر شروع شد. از طرفی، برخی از این چهار نفر نیز طبق ویژگی­های شیعه، خیلی قوی نبودند و به عبارتی، همگی در یک رتبه و مرتبه نبودند. در روایت بیان شده است که «لو علم ابوذر ما فی قلب سلمان لقتله» . اگر ابوذر می­دانست سلمان فارسی راجع به حضرت امیر(ع) چگونه فکر می­کند، کشته می­شد؛ به این صورت که اطلاعات سلمان بر قلب ابوذر سنگینی می­کرد و ابوذر از دنیا می­رفت. گفته شده معنای این روایت به این صورت است که اگر ابوذر نسبت به آنچه در قلب سلمان می­گذشت علم پیدا می­کرد، سلمان را می­کشت؛ ولی باید دانست زمانی که این روایت صادر شد، ابوذر حدود نود سال سن داشت و نمی­توانست کسی را به قتل برساند. ابوذر نمی­توانست معارفی را که در قلب سلمان فارسی بود، درک کند و درکی که سلمان فارسی نسبت به حضرت امیر(ع) داشت، ابوذر نداشت. 🔷شخصی آیات ابتدایی سوره حدید را تلاوت می­کرد: «هو الأولُ و الآخِرُ و الظاهرُ و الباطنُ و هو بکل شیئ علیم» ؛ حضرت امیر(ع) فرمودند: «أنا الاول و أنا الآخر و أنا الظاهر و أنا الباطن و أنا بکل شیئ علیم و أنا عین الله». قاری قرآن خطاب به حضرت عرض کرد: کفرت بالله. امام(ع) در جواب به او فرمودند: «أنا الاول أول من آمن برسول­ الله صلوات ­الله علیه و أنا الآخر آخر من نظر فیه لمّا کان فی لَحدِه و أنا الظاهر ظاهر الإسلام و أنا الباطن بَطینٌ من العِلم و أنا بکل شیئ علیم فإنی علیم بکل شیئ أخبر الله به نبیَّه فأخبَرَنی به» . 🔶خداوند شیخ صدوق را رحمت کند. ایشان قائمۀ انتقال دین به نسل­های بعد از خود بود. حال اگر برخی از اشعاری که برخی مداحان راجع به اهل­بیت(ع) می­خوانند، در زمان شیخ صدوق خوانده می­شد، آنها را به‌عنوان غالی از شهر بیرون می­کردند. معرفتی که امروز برای شیعه نسبت به اهل­بیت(ع) حاصل شده است، در آن زمان وجود نداشت. 🔰کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی) 🇮🇷آموزشهای تمدن ساز ( روز های زوج در کانال اتنا) @atna_ir