❣[عطرظهورقائـم۱۲]❣
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ ✅#حکایات_ملاقات_با_امام_زمان 🔵شفای سرطانی پسر سنی درجمکران 🔶#قسمت_سوم 🔸سوال: در
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─ ✅ 🔵 _سوال و جواب با مادر نوجوان سرطانی شفا یافته: بسم الله الرحمن الرحیم بر محمد و آل محمد صلوات! برای خشنودی امام زمان (علیه السلام) صلوات! من از یک جهت ناراحت و از یک جهت خوشحال هستم و لذا نمی توانم درست صحبت کنم، ببخشید. _اما ناراحتی من این است که می خواهم از اینجا بروم و جهت خوشحالیم آن است که فرزندم شفا پیدا کرده است. _بچه من یک سال و 8 ماه مریض بوده و به من چیزی نگفت. یعنی فرزندم یک سال با درد ساخت و چیزی نگفت تا ناراحتی خیلی شدید شد و به من اظهار کرد. من او را نزد دکترهای زاهدان بردم، به من گفتند باید این بچه را به تهران ببرید. او را به تهران آوردم و نمونه برداری کردند و گفتند: « غده سرطانی است. » من بی اختیار شده و به سر و صورتم زدم و از آن روز به بعد که مرض او را فهمیدم خواب راحت نداشتم و شبهای طولانی را نمی دانم چه طور گذرانده و خواب به چشمان من نمی آمد. آنچه بلد بودم این بود که: اول به نام خدا درود می فرستادم و « الله اکبر» و « لااله الاالله» می گفتم. چندین دوره تسبیح « لا اله الاالله» می گفتم که این نام خداست. بعداً به نام محمد صلی الله علیه و آله و بعد به نام حضرت مهدی (علیه السلام) و بقیه انبیاء صلوات فرستادم؛ چون خواب که به چشمم نمی آمد، نمی خواستم بیکار باشم. _سوال: دکترها چه گفتند؟ _جواب: گفتند: .....ادامه دارد ...... ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9