✅قسمت چهلم
به طرف سامرا راه افتادیم و از جاده سرسبزی که اصلا با توصیفی که از کشور عراق در ذهن ها هست متفاوت است و این کشور رو گرم بیابانی میگن ولی چنان سرسبزی در این منطقه بود که آدم یاد شمال و جاده های زیبای اون می افتاد
در دو طرف جاده مامورین امنیتی مستقر بودن چون هنوز داعشی ها در برخی نقاط حضور داشتند وقتی رسیدیم به عکس آقا گیر دادن که باید این لباس رو در بیارید چون شما رو شناسایی میکنن که ایرانی هستید و چون شهر آلوده است خطرناکه
حرف منطقی بود و فرد باید تابع قانون باشه ما هم برخلاف میلمون لباس رو در آوردیم
زیارت کردیم و مدتی تو حیاط با صفای حرمین نشستیم چون باید زود برمی گشتیم وقت کم بود برای همین سوار ماشینها شدیم چند دقیقه ای طی مسیر نکرده بودیم که صدای گلوله توجه همه رو به خودش جلب کرد
صدا خیلی نزدیک بود راننده سرعتش رو زیادتر کرد تا از خطر فاصله بگیریم و این نکته مثبتی بود از نترس بودن و کار بلدی ایشون که در اون شرایط بموقع عمل کرد و خدا رو شکر تونستیم از معرکه جان سالم بدر ببریم
بعد شنیدیم تیراندازی از هر دو طرف بوده و درگیری بین نیروهای ملعون داعشی و حشدو شعبی اتفاق افتاده بود
به کربلا رسیدیم و استراحت کردیم چون اربعین فردا اون شب بود ...
ادامه دارد...
✍
#فاطمی_راد