همراه شوهرم به مهمونی عجیبی دعوت شدیم،
نیمه های شب شوهرم منو سپرد به دست زن غریبه ای و نفهمیدم چرا با عجله رفت بیرون...
وقتی زن غریبه منو برد به اتاق برای استراحت چیزی رو دیدم که تا مدتها حرف نزدم....👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1186202044C49ba8c533f