🔴داستان عجیب نگار😳(واقعی)
من مریم هستم سی و پنج ساله دو تا دختر دارم نگین ۱۲ساله و نگار۹ ساله،یه شب دیدم نگار از خواب بیدارم کرد اصلا نفهمیدم چشه...
چند هفته بعد از مدرسه نگار میزنگن میگن دخترت دل درد وحالت تهوه داره...بردمش دکتر خبر شوکه اوری دادن 😳.....رفتم خونه نگین نگار یه گوشه نشوندم... پرسیدم چ اتفاقی این مدت افتاد که چیزهای وحشتناکی از نگین شنیدم.....
🔴 ادامه داستان 👈 باز شودhttps://eitaa.com/joinchat/1663762489C41af371d7f