هدایت شده از ذاکرین
🔴چند جن که شبانه دوستم را آزار میدادند نصف شب داخل منزل دانشجویی یهو لیلا دوستم توی خواب شروع کرد به هذیون گفتن فقط صدای دوستمو نمیشنیدم انگار صدای پچ پچ و خنده هم می اومد ولی حال نداشتم بلند بشم گفتم فردا دوربین چک کنم ببینم شبا چی میگه حالشو بگیرم... بنابراین صبح کنجکاو شدم ببینم که این صداها مال کیه ماجرا دیشب چی بوده باورم نمیشه وقتی فیلم دیدم... ،، یاخدا اینها کی هستن و اتاق ما چیکار می کردن دیدم چند نفر دور دوستم حلقه زده و رو زانوهاشون نشستن و با دستاشون😨😱😰 برای مشاهده ادامه داستان اینجا کلیک کنید🔞