🍂 با پای دل قدم زدن آن هم کنار تو
🌼 باشد که خستگی بشود شرمسار تو
🍂 در دفتر همیشهی من ثبت میشود
🌼 این لحظه ها عزیزترین یادگار تو
🍂 از هر طرف نرفته به بن بست میرویم
🌼 لعنت به روزگار من و روزگار تو
🍂 تا دست هیچ کس نرسد تا ابد به من
🌼 میخواستم که گم بشوم در حصار تو
🍂 احساس می کنم که جدایم نمودهاند
🌼 همچون شهاب سوخته ای از مدار تو
🍂 آن کوپهی تُهی منم آری که ماندهام
🌼 خالی تر از همیشه و در انتظار تو
🍂 این سوت آخر است و غریبانه میرود
🌼 تنهاترین مسافر تو از دیار تو
🍂 هر چند مثل آینه هر لحظه فاشتر
🌼 هشدار می دهد به خزانم بهار تو
🍂 اما در این زمانهی عُسرت، مس مرا
🌼 ترسم که اشتباه بسنجد عیار تو
#محمدعلی_بهمنی
✨
@avayeqoqnus✨