🌿🍁🍂🌿 در خودم گم شده بودم تو صدایم کردی عاشقم کردی و کشتی و رهایم کردی عشق پیش از تو فقط دلهره ای زیبا بود حس بیداری اگر بود ولی رویا بود در هوای تو نفس تنگ شود باکی نیست آسمان گر چه زمین‌گیر شود خاکی نیست زهر در جام بریزی به عطش می‌نوشم جامه‌ای را که به آتش بکشی می‌پوشم آن که در راه تو رفته ست کجا برگشته عاشقی کرده اگر با تو چرا برگشته چشم تو باده ترین جامِ حلالیست که هست در مقامی که همان حال محالیست که هست پَرِ من سوخت کنار تو و پرواز شدم عَجز بودم تو مرا کُشتی و اِعجاز شدم گفتنی نیست فنایی که سر آغاز بقاست دیدنی هست بقایی که سرانجام فناست @avayeqoqnus