خاطره سردار معروفی از حاج قاسم که پس از ۲۴ سال بیان کرد
سردار معروفی با روایت خاطرهای از شهید قاسم سلیمانی گفت: چند سال پیش برای کاری رفتم کرمان و بعد رفتم مهمانسرای حسینیه. حاجی آمد و به زور مرا برای شام به منزلش برد. قبل از استراحت او ۲ جمله به من گفت که ۲۴ سال امانت داری کردم و تا قبل از شهادتش به کسی نگفتم. او گفت: من از خدا دو چیز خواستم: گفتم خدایا من اگر بخواهم به انقلاب خدمت کنم، باید خودم را وقف کنم و از خودم عبور کنم و نکته دوم اینکه خدایا اینقدر به من مشغله بده که حتی فکر گناه هم نکنم.