🌹🍃 بیست و هشتم آبان ۱۳۴۴، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش عباس، کارگر وزارت نیرو بود و مادرش،مریم نام داشت. مشغول به تحصیل – در رشته شیمی درس خواند. بسیجی و دانشجو بود. به عنوان بسیجی خدمه تانک بود.
🌹🍃 در دبیرستان تزکیه محله ستارخان درس خواند.خصوصیات اخلاقی برجسته ای داشت فوق العاده با ایمان، مودب، منظم و باخدا بود. محمد بردبار و صبور و اهل تهذیب نفس و پرهیزگاری بود نه تنها خودش گناه نمی کرد، بلکه سعی می کرد دیگران را نیز در این مسیر کمک کند، انسانی اهل خودسازی و تهجد بود. مثلا اگر کسی در حال غیبت کردن بود، محمد به وی نزدیک می شد طوری که کسی نفهمد دست روی گوشش می گذاشت می گفت:داری گوشت برادر مرده ات رامی خوری غیبت نکن و جمع را ترک میکرد.
🌹🍃 خواهر شهید محمد همایون پور گفت: شهید محمد همایون پور دانشجوی رشته شیمی بود. آخرین باری که به جبهه رفت به دلیل تحصیلات دانشگاهی و این که مدت زمان زیادی در جبهه بود مسئول دسته شد. رزمنده ها دور هم نشسته و صحبت تحصیلات پیش آمده، برادرم گفته بود: این قدر سواد دارم که بتوانم بخوانم و بنویسم. دوستانش بعداز شهادتش فهمیدند وی تحصیلات دانشگاهی داشته،اما به خاطر تواضعش نگفته که دانشجوی سال آخر هستم.
🌹🍃 روزی که محمد به شهادت رسید، همرزمانش بیان کرده بودند در آخرین سجده نماز صبح حدود نیم ساعت سر به سجده گذاشته و برنمی داشت. ما (رزمنده ها) فکر کردیم خوابش برده، اما کمی که دقت کردیم متوجه شدیم با خدای خودش خلوت کرده و مشغول راز و نیاز است.
🌹🍃 خاله شهید رابطه صمیمی و خوبی با شهید داشت. وقتی محمد شهید شد خیلی گریه و بی قراری میکرد، از شدت گریه زیاد چشمانش عین کاسه خون شده بود شبی خواب شهید را میبیند که به او توصیه کرده و گفته: «نمی خواهد این همه گریه و زاری ناله کنی تلاش کن نمازت را اول وقت بخوانی»
🌹🍃 محمد همایون پور توانسته بود تعهد و تخصص را باهم داشته باشد او جنگ و دانشگاه را با هم پیگیری میکرد و این قدر توانست اوج بگیرد که به جای بورسیه کانادا بورسیه بهشت شود و تنها شش ماه بعد از شهادت محمد برادرش علی در هفتم فروردین 1367 در منطقه شاخ شمیران عراق به شهادت رسید.
🌹🍃نهم مهر سال 1366براثر اصابت ترکش گلوله خمپاره 60 درمنطقه شلمچه هنگام گرفتن وضو برای اقامه نماز ظهر به شهادت رسید.