○● ماجرای بنیادهای اقتصاد و نحوه ساختار آن و عدم درک مذهبی ها(شعارهای توخالی و عقاید بی فایده) علم اقتصاد، که روش زندگی افراد و جامعه را نشان داده از اصول های مختلفی پیروی می نماید و به نوعی تدبیر زندگی مردم به این علم بستگی دارد و اگر مردم فقیر شوند، جایی برای دینداری هم نمی ماند و اگر این علم به صورت امضایی و ارشادی درست به وسیله دین اصلاح شود، حتی مفهوم اقتصاد انسانی و اسلامی را نشان می دهد و جهت گیری را مشخص می نماید، اما به دلیل اینکه مراجع علوم دینی و مذهبی ها و مدعیان علم اقتصاد فعلی، فاقد این سواد برای ترکیب بوده و به شعارهایی می پردازند، که در عمل جز فقر و بدبختی و ضریب فلاکت چیزی را اضافه ننموده اند، ببینیم چگونه در بطن یک حکمرانی مذهبی، همچون واعظانی ریاکار ماجراهای دیگری در جریان بوده و امر به معروف و نهی از منکرهایی که فقط به ظواهر امر اتکا می کنند.(ترکیب مفاهیم دنیا و آخرت را بلد نبوده و با بسط یک قسمت، کل شاکله را از زندگی انداخته اند و فقر سراسری را برای مردم سبب شده اند.) [امام موسی کاظم (ع)،،، از ما نیست آنکه مفاهیم دنیا را بگیرد و مفاهیم آخرت را دور بیندازد و از مانیست آنکه مفاهیم آخرت را بگیرد و دنیا رو دور بیندازد،،اشاره به ترکیب علم و دین، ترکیب حکومت و دنیا و هزاران مورد ] ○● برای فهم این مسائل به چند شاخص اشاره می کنیم وچند آیات و روایات 1~ نیاز به بیرون آمدن زنان برای کار و اشتغال در احادیث و روایات مبنی به در خانه بودن زن و اینکه اقتصاد باید طوری تنظیم شود که مخارج زن به بهترین طریق داده شود،تا نیازمندی خانواده او را به بیرون نکشاند، اما در عمل می بینیم که با انجام سیاست تعدیل و عدم توانایی تعریف اشتغال و اشتغال حقوقی،به زنان پالس بیرون رفتن از خانه و بدست آوردن روزی برای کار دو نفر را می دهند و می گویند اگر یک نفر کار کند، خرج زندگی بدست نمی آید. خب می‌بینیم و می گوئیم، راهکار شما برای حل این معضلات چیست که همچون مفلوک های فکری توان ایجاد کاری نداشته و حتی برعکس فقدان و روایات و عقل حرکت نموده و می خواهند جامعه دیندار باشد و حتی ترکیب علم فقه و اقتصاد را نمی دانند. ○●2~ حداستطاعت و مسکن و شیوع طلاق همه می دانند حداستطاعت در بحث مسکن اقتصاد روز بوده و با حجم نقدینگی ارتباط داشته، و هر چه خانواده و جمع بودن اتفاق بیوفتد، و تقاضا برای مسکن کاهش یابد، قیمت سرمایه ها از بین می رود،یعنی تورم و گرانی را با حداستطاعت مسکن بررسی می کنند،یعنی به طور ساده تر اینکه هر چه خانواده و جمع بودن اتفاق بیوفتد، قیمت مسکن کاهش یافته و این برخلاف توصیه های حکمرانی امروز که برخلاف قرآن و روایات و عقل و عرف و فطرت انسانی بوده، و مجدد می بینیم مدعیان علوم دینی و حاکمیت دینی همچون مفلوجانی، که به شعار پرداخته هیچ راهکاری نداشته و برای حل مسئله و وجود علم در مقابل شبه علم کاری پیش نمی برند و در فکر خود اینگونه می اندیشند، که هر چه زهد بیشتر داشته باشیم و ایثار و شهادت،دنیا و حکمرانی آن اصلاح می شود و زهد در دنیا و با دنیا بودن و دنیا را تبدیل به اخری،و آخرت نمودن و شهود را در جریان شاهد بودن اسما و صفات الهی در دنیا نفهمیدن و تبلیغی همچون رهبانیت مسیحی و مهم تر از همه حریری های یهودی می نمایند واز همه مهم تر اینکه هر چه، طلاق بیشتر در جامعه شود و فردگرایی،و گرفتن و ساختن مسکن های بیشتر به این واسطه، ثروت حاکمان و بورس و سهامدارن و بانک ها در کنار ربا بیشتر می شود. ● ماجرا، ماجرای کمیل بن زیاد،بوده که امیرالمؤمنین به او یک روستای پنج نفره را سپرده، که به دست دشمن می دهد و امام زمان آن عصر، عدم رضایت خود را از او اعلام می نماید،ماجرای این جماعتی بوده که علم اقتصاد فعلی، تمام بنیان ها را از مفاهیم درست برداشته ولی بالعکس طوری رفتار می نماید جز فقر و تباهی و بدبختی و بی دینی نمی آورد و این افراد بعد از گذشت 40 سال از حداقل درک امور محرومند و اینکه کاسبکاری خودشان پر شود و جیب خودی ها برایشان کافیست. ادامه دارد ○●حاکمان و مذهبیان اهل قدرت که این جلوه در محراب و منبر می کنند،،، چونکه در کارند و نمی فهمند،خودبخود آن کار دگر می کنند..،، همچون واعظان شعاری ○●هم دنیای مردم را خراب نموده اند و هم آخرت را و خوشحال در پی بهشت بدون حساب و کتاب و از بین بردن این همه حق الناس ها ○°●قرآن عظیم الشان،این پیامبر طوری مسائل را آماده کنند،‌که با بنیه حکمت و تزکیه، در تمام امور پاک شوند، نه اینکه مراتب ناپاکی را برای کسی مهیا کنی، ○● کسانیکه اعتقادهای نادرست شان، و عدم فهم درست شان، باعث شده نه در زندگی مادی مردم اولی باشند، و به همین منوال از زندگی معنوی مردم هم کنار گذاشته شوند. تا زمانیکه ترکیب همین علم اقتصاد فعلی را با درسی قرآن و روایات بفهمن و زندگی مردم را نجات دهند. مدیریت اندیشکده طلوع.سید منصور محمدی کچپی،09112521140