🔰نتیجه اعمال سیاست های صندوق پول بین الملل در نقاط مختلف دنیا ✳️ بعد از جنگ جهانی دوم، کشورهای غربی در راستای توسعه سلطه و نفوذ خود سه الگوی توسعه را در مناطق آمریکای جنوبی، آفریقا و جنوب شرق آسیا براساس تئوری‌های اقتصادی غرب و دستورالعمل‌های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول طراحی و اجرا کردند که هر سه الگو تقریبا با شکست مواجه گردید. 1⃣ قاره آفریقا علیرغم داشتن معادن فلزات گرانب ها و منابع طبیعی فراوان، در نتیجه پیروی از الگوی طراحی شده این نهادهای مالی بین المللی، به توسعه مورد نظر دست نیافت و منابع و ثروت های عظیم آن ها به غارت رفت! 2⃣ الگوی بعدی که توسط کشورهای غربی و در چارچوب توصیه های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول در سطح دنیا اجرا شد، الگوی توسعه کشورهای جنوب شرق آسیا بود. در حالیکه این الگوی توسعه در دهه ۹۰ میلادی به ظاهر موفق می نمود، به یکباره با خروج سریع سرمایه های خارجی توسط صاحبان سرمایه از کشورهای مذکور نهادهای مالی و پولی، شرکت ها و مؤسسات اقتصادی آن ها ورشکسته شدند. ⚠️ظرف مدت کوتاهی جنوب شرق آسیا به کشورهای با بیکاری گسترده، فقر و منابع طبیعی تخریب یافته تبدیل شدند و موج نا آرامی های سیاسی آن ها را فرا گرفت. 🚨کشور اندونزی درآمد بیش از ۵۰ درصد مردم که قبلا مرفه به نظر می رسیدند، به زیر خط فقر تنزل یافت؛ در نتیجه ناآرامی های سیاسی ناشی از این وضعیت، ژنرال سوهارتو با کمک آمریکا ۳۲ سال بر کشور اندونزی حکومت کرده بود سرنگون و بخشی از خاک این کشور نیز تجزیه گردید!!! 📛 کشور مالزی که گل سرسبد الگوی توسعه بر مبنای توصیه های سیاستی این نهادها در جنوب شرق آسیا بود؛ بعد از اجرای الگوی توسعه درآمد اکثریت مردم به زیرخط فقر کاهش یافت و بیکاری گسترده دامن‌گیر این کشور شد. عملا الگوی توسعه غربی شکست خورد!! 🔅ماهاتیر محمد نخست وزیر وقت مالزی و معمار الگوی توسعه اقتصادی و سیاسی این کشور ضمن حمله و اعتراض شدید به این نهادهای مالی و کشورهای غربی (که تا قبل از این واقعه متحد وی بوده و با کمک آنها الگوی توسعه مالزی انتخاب و اجرا گردید) اعلام کرد:  «همین‌قدر بگویم که یک شبه گدا شدیم»!! 🔺به همین صورت، شرکت ها و مؤسسه اقتصادی در سایر کشورهای این منطقه نیز ورشکسته شده و رشد اقتصادی این کشورها کاهش یافت!! ▫️در حقیقت، بحران اقتصادی جنوب شرق آسیا در اواخر دهه 90، در نتیجه خروج سرمایه‌داران آمریکایی و صهیونیست از تایلند آغاز و در کره جنوبی، اندونزی و مالزی منتشر شد و سایر کشورهای منطقه را نیز هر یک تا حدی متأثر ساخت!!   3⃣ الگوی دیگر در قاره آمریکای جنوبی طراحی و اجرا گردید که سبب شد کشورهای بزرگ این قاره مانند برزیل و آرژانتین که در تبعیت از دستورالعمل‌های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول به بدهکارترین کشورهای جهان تبدیل گردند و کمترین پیشرفت علمی و صنعتی را بدست آورند. آرژانتین در نتیجه افزایش حجم بدهی‌های خارجی، توان بازپرداخت اصل و فرع وام ها را از دست داد. 💢عمده کشور هایی که در مسیر تجربه استفاده از وام‌ها و توصیه‌های اقتصادی صندوق بین المللی پول قرار گرفته‌اند، سیکل زیر را طی کرده و در نهایت، با مواجه شدن با اثرات نامطلوب اقتصادی به نوعی مجبورشده‌اند به سمت کشور های سلطه گر دست نیاز دراز کنند. 📍نکته حائز اهمیت که حلقه وصل مباحث مطرح شده به نفوذ و سیطره و کنترل جریان های مالی و اقتصادی این است که نهاد های بین المللی برای اعطای وام به کشور های آسیب دیده شروطی را قائل می شوند که نظام تصمیم گیری داخلی کشور های هدف را نشانه می گیرد. ▪️ معمولا وام گیرندگان ناگزیر می شوند در راستای شروط دریافت وام، دست به اصلاحات ساختاری گسترده ای در اقتصاد خود زده و یا معاهداتی را بپذیرند. این جنبه از سازوکار صندوق بین المللی پول در گذشته، مخصوصا در زمان بحران مالی آسیا، با انتقادهای گسترده ای مواجه شده بود؛ 🏳 مثلا آرژانتین ادعا می کند که سیاست های سختگیرانه ای که صندوق در قبال وام در سال 2000 تعیین کرده بود، باعث شد اوضاع این کشور بدتر از گذشته شود. ⭕️ به طور خلاصه می توان گفت که در جریان دریافت وام از صندوق بین المللی پول، شرایطی به وجود می آید که  محصول آن افزایش بدهی و کاهش شدید سطح زندگی است.بصیرت @sadegh_haghgoo